توضیحات
معرفی کتاب سکولاریسم و آزادی وجدان
سکولاریسم را باید در بافتار آرمان کلیتر بیطرفی فهمید؛ آرمانی که دولت، اگر بخواهد رفتاری عادلانه با شهروندانش داشتهباشد، باید به آن دست یابند. بیطرفی، یکی از وجوه نظام حکمرانی است که به دولتهای لیبرال و دموکراتیک اجازه میدهد تا به افرادی با جهانبینیها و ارزشهای متفاوت احترامی برابر بگذارند. اما، معنای دقیق سکولاریسم چیست؟ این انگاره را نمیتوان به میانجی صورتبندیهای سادهای چون «جدایی کلیسا و دولت»، «بیطرفی دولت در قبال دین» یا «خصوصیسازی دین» فهمید؛ هرچند همۀ این صورتبندیها پارهای از حقیقتِ سکولاریسم را در خود دارند، سکولاریسم بر اصلهای متعددی متکی است که هر یک کارکرد خاصی دارند. باید توجه داشت، سکولاریسم مجموعهای از ارزشها [یا هدفها] و ابزارها یا «شیوههای عملی» است که پیوند تنگاتنگی با یکدیگر دارند؛ بهطوری که تفکیکشان دشوار است. به نظر ما یکی از دلیلهای بهبنبسترسیدن بحثهای نظری و کنشهای عملی بر سر سکولاریسم این است که هدفهای سکولاریسم با دقت کافی از شیوههای عملی [رسیدن به آنها] متمایز نمیشوند. درنتیجه، آنچه به شیوههای عملی ارتباط دارد جایگاهی همتراز یا حتی بالاتر از هدفهایی مییابد که دولتِ سکولار به دنبال دستیابی به آنهاست. از نگاه ما سکولاریسم بر دو هدف عمدۀ احترام برابر و آزادی وجدان متکی است و همچنین، دو شیوۀ عملی دارد که این هدفها را تحقق میبخشند: جدایی کلیسا و دولت و بیطرفی دولت در قبال دین. شیوههای عملی سکولاریسم صرفاً ابزارهایی مشروط نیستند که بتوان نادیدهشان گرفت. برعکس، این شیوهها تمهیدهای نهادی بایستۀ انجاماند. با وجود این، این شیوهها به روشهای متفاوتی تفسیر میشوند و به شکلهایی بهنسبت آسانگیر یا سختگیر در قبال کنش دینی درمیآیند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.