توضیحات

                                                          کتاب مهارت‌های فروش

                                           معرفی کتاب مهارت‌های فروش

کتاب مهارت‌های فروش

کتاب مهارت‌های فروش، راهنمایی خوشخوان و آموزنده در زمینه‌ی امور تجاری و فروشندگی‌ست. هیچ‌کس فروشنده به دنیا نمی‌آید. فروشندگی مجموعه‌ای از مهارت‌های آموختنی‌ست. فردریک اکلوند در این اثر به بهترین شکل این مهارت‌ها را به شما آموزش خواهد داد.

درباره کتاب مهارت‌های فروش

چرا نمی‌توان به پیشنهاد برخی از فروشندگان کالاها و خدمات نه گفت؟ جاذبه‌ی آنان، صرف نظر از محصولی که ارائه می‌دهند، در کجاست؟ آیا رازهایی در حرفه‌ی فروشندگی وجود دارد که ما از آن‌ها بی‌خبریم؟ این رازها چیستند؟

کتاب مهارت‌های فروش تلاش می‌کند تا به این سوالات پاسخ‌هایی رضایت‌بخش و کارآمد بدهد. نویسنده که خود رهبر یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های خرید و فروش املاک در آمریکاست، با بهره‌گیری از تجارب و آموخته‌هایش، اصول فروشندگی را بی‌ابهام و با زبانی صاف و سرراست در اختیار خواننده‌ی مشتاق قرار می‌دهد.

در این کتاب تنها با مجموعه‌ای از فرمول‌ها آشنا نمی‌شوید؛ بلکه همچنین، می‌آموزید که برای کسب موفقیت در فروشندگی، مثل هر حرفه‌ی دیگری، باید مراقب سبک زندگی خود نیز باشید. نویسنده پس از آن‌که شما را با دسته‌ای از قواعد حاکم بر امر فروش آشنا می‌کند، روش بهره‌گیری عملی از این قواعد را هم شرح می‌دهد.

در کتاب مهارت‌های فروش می‌خوانید که مهم‌ترین اصل، به حداکثر رساندن جنبه‌های مثبت کالا و به حداقل رساندن جنبه‌های منفی آن است. برای انجام این مهم، باید بر فن بیان خود مسلط باشید؛ اعتماد به نفس داشته باشید، و در مواجهه با پاسخ منفی روحیه‌ی خود را نبازیم.

این‌ها و بسیاری از نکات اصولی دیگر، محتوای کتاب مهارت‌های فروش را تشکیل می‌دهد.

در بخشی از کتاب مهارت‌های فروش می‌خوانیم

تا پایان سال اول فعالیتم در حرفه معاملات املاک اشتباهی را مرتکب می‌شدم که بسیاری از پرکارها و سخت‌کوش‌ها مرتکب می‌شوند. من به‌قدری درگیر کار شدم که سلامت جسمانی دیگر در اولویت قرار نداشت. اما چه اتفاقی افتاد؟ به‌تدریج شبیه سایر فروشندگان شهر شدم. دوست‌ داشتنِ زندگی را فراموش کرده بودم. به این نتیجه رسیدم که عملکرد، زندگی عاطفی، احساس و بهره‌وری در سالن‌های ورزش رها شده‌اند.

امروز داشتن احساس خوب برای من مهم است. سعی می‌کنم کاری کنم که به لحاظ فیزیکی منجر به احساس خوب در من شود. این هدف من است، اما به‌جای این‌که ورزش را عاملی ببینم که مرا از کار بازمی‌دارد، به خود بگویم سلامتی بخشی از کار من است و لازم هم نیست به سالن ورزش محدود شود. به این نتیجه رسیدم که ورزش بیرون از سالن را به ورزش درون سالن ترجیح دهم. کوهنوردی فعالیت بسیار مفرح و انرژی‌بخش است. دویدن در کنار ساحل رودخانه به من آرامش می‌دهد. پارک‌ها مکان‌های زیبایی هستند و من این‌ها را بخشی از زندگی روزانه خود می‌دانم.

حرفه من جاده بلندی است و می‌دانم به ساق‌های قدرتمند، قلب قوی و ذهن باز احتیاج دارم تا در رأس باقی بمانم. اگر برای رسیدن به موفقیت تلاش می‌کنید همه وقت شما پُر است. ممکن است احساس کنید غذای خوب خوردن و رفتن به سالن ورزش برایتان دشوار است. این کار را نکنید. هرچه زمان کمتری را صرف خوردن غذای خوب کنید، هرچه کمتر ورزش کنید و کمتر بخوابید، اختصاص زمان بیشتر در تقویم روزانه به آن‌ها مهم‌تر می‌شود. چگونه می‌توانید در دنیای شتاب‌زده ما همه این کارها را بکنید؟

0/5 (0 دیدگاه)