توضیحات

                                              کتاب نقاشی قهوه خانه (گزیده مقالات و گفت و گوها)

                            معرفی کتاب نقاشی قهوه خانه (گزیده مقالات و گفت و گوها)

نمایشگاه نقاشی های قهوه خانه آثاری که در نمایشگاه حاضر به تماشا نهاده شده و قسمتی از مجموعه گرانبهایی است که به همت منیر و ابوالبشر فرمانفرمائیان از نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای ایران گرد آمده است نقاشی قهوه‌خانه ممکن است بهترین نام برای این نوع
پرده ها نباشد ولی کدام نام است که همه مشخصات یک مکتب هنری را در خود خلاصه کند قرض برچسبی است که در دهان بگردد و
زنگ آشنا داشته باشد مشخصات مکتب را هنرشناسان به وقت خود در یک تعریف جامع چند سطری تحریر خواهند کرد ما در مورد این
نقاشی ها هنوز در مرحله انتخاب برچسب هستیم نقاشی عامیانه عنوان دیگری از مناسب این نوع آثار اما حیطه زمانی و مکانی این
عنوان به ناچار وسیع تر از محدوده تابلوهایی است نسبتاً بزرگ که در سه قرن اخیر و مخصوصاً در دوران قاجار برای نمایش در قهوه خانه
ها و پاتوق ها ترسیم می شد و اغلب پرهیجان ترین صحنه وقایع معروف مذهبی و حماسی را مجسم می کرد این رویکردها قسمتی از
قلمرو نقاشی عامیانه را پر می‌کنند و نه همه آن را بنابراین فعلاً می‌گوییم نقاشی قهوه خانه در طول تاریخ هنر ایران نقاشی بر در و
دیوار زیاد داشتیم تا جایی که نقش بر دیوار برای خودش پدیده شده است نقش های حجاری شده داشته این و نقش های نقاشی
شده بر دیوار کاخ های رفیع باستان و بر دیوار گرمابه ها و رودخانه ها و بر دیوار اندرون ها و بر سقف های بلند و کوتاه همه برای حظ بصر
و اشتغال فکر حتی در پرآشوب ترین سال های تاریخ بعد از اسلام ایران نقاشان به کار خود مشغول بودند آنچه درباره مخالفت مذهب با
تصویر سازی و شبیه سازی شنیده ایم ممکن است از تکامل هنر نقاشی ایران در جهت خاصی جلوگیری کرده باشد و باز ممکن است
انواعی از نقاشی را که برای تزیین اماکن مقدس به کار رفته در جهت خاص دیگری سوق داده باشد ولی بعید است باور کنیم که مذهب
به کلی از کار نقاشان ایرانی جلوگیری کرده باشد مقایسه‌ای که بین کار استادان بزرگ اروپا و نقاشان قدیم ایران به عمل می آید و
معمولاً به یک نتیجه گیری یک طرفه به ضرر نقاشان ایرانی منجر می شود در حقیقت مقایسه درستی نیست چون نقاشان هردو دیار به
یک راهنما رفته اند قبول می‌کنیم که نقاشان ما در ترسیم عینی طبیعت و در نورپردازی و حفظ مقیاس‌های دورنمایی از غول‌های
نقاشی اروپا عقب اند اما قبل از این مقایسه باید از خود بپرسیم آیا نقاشان ما از ابتدا به قصد ترسیم عینی طبیعت قلم مو به دست می گرفتند که از عهده بر نمی آمدند یا آنکه نیت دیگری در سر داشته اند به گمان من نقاشی کهن ایران به جای آن که کاملا عینی
باشد به وضعیت خاصی ذهنی است و نه چندان متاثر از ذهنیات شخصی نقاش به شیوه درون بینی مرسوم امروز بلکه بیشتر متاثر از
یک سلسله الگوهای ذهنی و عینی ملی در جهت کمال مطلوب چه وسایلی که نقاش در گلستان نشسته بود تا حال و دمید یابد ولی گل‌هایی که از نوع قلمش می روید شباهت بصری چندانی به گل های واقعی اطراف او نداشت در گلستان خیالی نقاش در عوض گل‌ها
همه ای بودند و به قاعده همه گلبرگ‌ها یک شکل بودند و بوته ها همه به فواصل معین سر از خاک بر آورده بودند و در مجموع یک نقش
حساب‌شده تزئینی به وجود می‌آوردند و این ایده آلیسم و نظام ذهنی نه تنها در شکل دادن به شاخ و برگ و گل ها رعایت می‌شد بلکه
بر همه اجزای نقاشی ها کمبود ایده آل های پذیرفته عصر چشم باید که کشیده و خمار باشد چون بادام و ابرو باید که حلال باشد چون
کمان و میان باید که باریک باشد چون موی و کمی نیز باید که چنین باشد و اسب باید که چنان نباشد و سپاهی باید… و درخت نباید… و کوه باید… همه قلمو نقاش را هدایت می کردند اگر در طبیعت همه اسب ها و همه کنیز ها و همه سپاهی ها در عالی ترین حد پسند
زمان نبودند در جهان نقش ها همگی چه آسان تبدیل به ابر است و بر کنیز و ابر سپاهی می‌شدند نتیجه به وجود آمدن قالب‌های
پذیرفته و حتی انعطاف ناپذیر در هنر بود اما تنها مینیاتور ایران این بود که گرفتار نظام فرم های غالب این شد شاعری و نویسندگی و قلمزنی و سنگ تراشی و معاشرت و دوستی و زندگی هرکدام برای خود دارای مبادی و موازین شده بودند که سر نهادن به آن برای
اکثریت افراد نه تنها اجتناب ناپذیر می نمود بلکه خود مایه کسب نان و آب و برانگیزاننده احترام و تحسین بود
نویسندگان: امیر عبدالحسینی محمد حسن حامدی

0/5 (0 دیدگاه)