توضیحات

      کتاب موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم

    معرفی کتاب موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم

مروری بر کتاب موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم

کتاب موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم‌، اثر ساموئل هانیتنگتون، درباره گسترش سیاست جهانى در پایان سده بیستم است که شرح موضوع را از لحاظ تاریخى برعهده گرفته، اما در عین حال نه تاریخی‌ست نه تئوریک؛ چیزى است بین آن دو.

تاریخ بازسازى گذشته است و هنر مورخ در گردآورى اسناد و مدارک مهم و واقعى براى بازسازى واقعهبه همان صورتى که بوده است. در علوم عقلى مى‌توان از مبانى معقول و منطقى و استدلال ذهنى سود جست اما در بررسى‌هاى تاریخى نمى‌توان در برج عاج نشست و اظهار نظر کرد. نخست باید با استفاده از روش استقراء اطلاعات کافى به دست آورد بعد در تحلیل و تعلیل وقایع و یافتن روابط علىّ‌بین امور، از استدلال منطقى سود جست. تحلیل ذهنى محض وقایع را آن طور که باید باشد نشان مى‌دهد نه آن چنان که هست.

موضوع کتاب م‍وج‌ س‍وم‌ دم‍وک‍راس‍ی‌ در پ‍ای‍ان‌ س‍ده‌‌ی ب‍ی‍س‍ت‍م‌، بسیار مهم و شاید مهم‌ترین موضوع است. از دید نخست کتابى است توضیحى، یک تئورى خوب و دقیق و فشرده و شکوهمند که روابط و بستگی‌هاى بین چند متغیر قابل تصور را روشنى مى‌بخشد. گذار حدود سى کشور غیردمکراتیک به نظام سیاسى دمکراتیک. هدف کتاب این است که توضیح دهد این موج دمکراسى شدن در فاصله سال‌هاى 1990/1974 چرا، چگونه و با چه نتایج آنى، سر برافراشت.

کتاب م‍وج‌ س‍وم‌ دم‍وک‍راس‍ی‌ در پ‍ای‍ان‌ س‍ده‌‌ی ب‍ی‍س‍ت‍م‌، هیچ تئورى به ناگزیر قادر نیست یک واقعه یا گروهى از وقایع را به تنهائى و بدون ارتباط آنها بادیگر وقایع کاملا” شرح و توضیح دهد. پس به ناگزیر شرح و توضیح پیچیده، فشرده و آشفته است و مایه رضایت خاطر نیست مگر آن که با توفیق همراه و گذشته از فشردگى، روشن و قابل فهم باشد.

یک کتاب تاریخ خوب با رعایت سبق تاریخى و تحلیل قابل فهم، توالى و ترتیب حوادث را شرح و نشان میدهد که چرا واقعه‌اى در پى واقعه‌اى دیگر روى مى‌دهد. این بررسى که من بر عهده گرفته‌ام چنین راهى در پیش ندارد. مسیر عادى دمکراسى شدن را در سالهاى 1990-1973 پى نمى‌گیرد و قصدش هم این نیست که موضوع دمکراسى شدن را در کشورهاى خاصى مطرح کند و توضیح دهد. به جاى آن بیشتر مى‌خواهد به شرح و تحلیل گروه خاصى از گذارها، در زمانى معین، بپردازد.

ساموئل هانیتنگتون  استاد برجسته کرسى حکومت و مدیر مؤسسه مطالعات استراتژیک دانشگاه هاروارد است. در بنیاد طرح امنیتى براى شوراى امنیت ملى به سمت هماهنگ کننده خدمت مى‌کند. سابقا رئیس جامعه علوم سیاسى و از مؤسسان مجله سیاست خارجى بوده است.

هانتینگتون چنین کرده است. درباره دمکراسى شدن کشورها که موضوع تحقیق اوست، نخست با دقت و کنجکاوى و حوصله وقایعى را که در کشورهاى مختلف اتفاق افتاده گردآورى کرده آنها را مورد سنجش و بررسى قرار داده و سعى کرده است از آنها اصول و نظریات کلى به دست آورد که در تمام موارد مشابه قابل استفاده و بهره‌گیرى باشد به حدى که شرح وقایع و آوردن مثالها و ذکر تجارب بى‌شمار هر قدر پژوهشگر مشتاق را راضى مى‌کند براى خواننده عادى خوشایند نیست که امید هست از آن روى ملال درنکشد. نویسنده بى آن که از پیش حکمى صادر کند همراه خواننده به بررسى وقایع مى‌پردازد به طورى که سرانجام هر دو به یک نتیجه مى‌رسند و خواننده از بررسى خود خشنود است. از این روى شیوه تحقیق نویسنده و دقت و حوصله او در جمع‌آورى مواد و مطالب و آوردن مثالهاى بى‌شمار در هر مورد، مى‌تواند الگوى مناسبى براى محققان جوان باشد.

در دورانى که جهان تا به این اندازه به هم نزدیک شده و به صورت دهکده کوچک جهانى درآمده و پیشامد بى‌اهمیتى در گوشه‌اى از دنیا، آن سوى اهرم را در دورادور به حرکت درمى‌آورد، براى دولت‌مردانى که مسؤولیت اداره امور کشور را بر عهده دارند، کسب اطلاع از اوضاع جهان به منظور تحلیل وقایعى که در دهه‌هاى گذشته روى داده و بر اثر آن شناخت اوضاع و تشخیص موقعیت و آگاهى از شرایط و امکانات براى اتخاذ سیاست متین و توام با واقع‌بینى، از ضروریات است.

 

0/5 (0 دیدگاه)