توضیحات

                                                                      کتاب جهان اسطوره ها

                                                  معرفی کتاب جهان اسطوره ها

اسطوره در دیدگاه پدیدارشناسی روایتگر آفرینش، سرگذشت ایزدان، کیهان‌شناخت و فرجام‌شناسی هر ملت، قوم یا قبیله است. به عبارت دیگر اسطوره تاریخ مینوی و مقدس کیهانی است، پس رازآمیز می‌نماید. بینش اساطیری بینشی شهودی است، با استدلال
منطقی و ریاضی بیگانه است و استدلالی تمثیلی و نمادین دارد. آفرینندگان اسطوره‌ها هنرمندانی چیره‌دست اما گمنام‌اند که در
زمان‌های دور، آثار اسطوره‌ای را به طور دسته‌جمعی آفریدند. اسطوره به نوع ابداعاتی که در رمان‌های امروزی می‌خوانیم، تعلق ندارد،
بلکه حقیقتی زنده است که گویا در زمان‌های آغازین به وقوع پیوسته و از آن پس، جهان و سرنوشت آدمیان را تحت تأثیر قرار داده است.

بنابراین روایات اساطیری روایاتی «تجربه‌مند» اند و تنها در کلام نمی‌گنجند، بلکه در آثار تصویری، موسیقایی و حتی در رقص بدویان مستترند. جلوه‌گاه اساطیر، آیین‌ها و نمایش‌های اسطوره‌ای‌اند. به عبارت دیگر آیین‌ها و مراسم مقدس جنبۀ عملی، کارکردی و
نمایشی هر سرزمین به شمار می‌روند. اسطوره شخصیت‌هایی ازلی دارد که به صورت الگوهایی آغازین و نمونه‌وار جلوه می‌کنند. پس
اسطوره زمان مشخصی ندارد، بی‌زمان و گاه بی‌مکان و بی‌کرانه است.

اسطوره در روزگاران باستان زنده بود و نیازهای مادی و روانی باستانیان را برآورده می‌کرد و افزون بر توجیه جهان، در کارهای روزانۀ انسان، همچون خوراک، کشت‌وکار و حتی نیازمندی‌های دینی و روانی یاور او بود. اسطوره‌پردازان در شناخت و توجیه کیهان، از استدلال
شهودی و تمثیلی بهره می‌گرفتند و به گونه‌ای ساختار اجتماعی هر قوم را در اسطوره‌ها منعکس می‌کردند.

کارکرد بنیادین ایزدان مهم، آفرینش است؛ بنابراین هر اسطوره دربردارندۀ روایت یک آفرینش یا یک نوع کیهان‌شناخت است که ریشۀ هر چیز را بیان می‌کند و روایتگر نظم پدیده‌های طبیعت و نیروهای کیهانی است. افسانه‌ها مربوط به شخصیت‌های طبیعی است، نه ایزدان
و نیروهای فراطبیعی. شاید شخصیت‌ها و قهرمانان افسانه‌ها خیال‌انگیز و رؤیایی باشند؛ اما افسانه‌ها بیشتر به انسان‌ها می‌پردازند و
هاله‌های رؤیایی و رازناک گرد آنها می‌تنند. اسطوره‌ها قداست دارند، در حالی که افسانه‌ها تنها خیال‌انگیز و محبوب‌اند و با اسطوره‌ها
تفاوتی اساسی و بنیادین دارند.

اسطوره‌ها و افسانه‌های پریان خود تجلی کهن‌نمونه‌ها (صور مثالی) هستند. کهن‌‌نمونه‌ها همچون امواج دریای ژرف ناخودآگاه جمعی‌اند و از نیاکان باستانی به ما رسیده، در لایه‌های ژرف ناخودآگاه خود نمادین‌اند، زبان و بیانی نمادین دارند. نمادها گاه جهانی‌اند و از آنِ قوم
یا ملت ویژه‌ای نیستند.

اسطوره‌ها تنها به یاری دانش اسطوره‌شناسی و مکاتب علمی و گستردۀ آن می‌توان تجزیه و تحلیل کرد. در غیر این صورت تنها به
مطالعۀ «داستان و سرگذشت» پرداخته‌ایم و بس.

0/5 (0 دیدگاه)