توضیحات

                                                                کتاب فردا شکل امروز نیست

                                               معرفی کتاب فردا شکل امروز نیست

مروری بر کتاب فردا شکل امروز نیست

کتاب فردا شکلِ امروز نیست نُه داستان دارد. داستان‌هایی که نویسنده همه را در دهه‌هایِ پنجاه تا شصتِ شمسی نوشته است. هرکدام از داستان‌ها، همان کلماتِ دل‌نشینِ اغلب کارهای را با خود دارد؛ کلماتی آغشته به شهدی از احساساتِ قوی.

طبیعی است که نویسنده‌ای چون نادر ابراهیمی، به رویدادهایِ پیرامونش هنرمندانه واکنش نشان بدهد. فردا شکلِ امروز نیست پر از این واکنش‌ها است. از جملهٔ همین‌ها، داستانِ «گفتگو با یک ساواکیِ الگو» است. نادر در این داستان همچون پیش‌گویی هوشمند رفتار کرده است. شاید در زمانِ انتشارِ این داستان برایِ اولین بار (شهریور ۱۳۵۸، نشریهٔ کتاب جمعه) هیچ‌کس پیش‌گوییِ او را مهم فرض نکرده است، اما امروز بازخوانیِ این داستان، حسی آمیخته از شگفتی و تحسین را در خواننده ایجاد می‌کند.

راوی در آغازِ داستان از قولِ یکی از دوستانش می‌گوید: «من خویشی دارم که ساواکی است. ما بچگی‌مان را تویِ ولایت با هم گذراندیم و بعد راه‌مان از هم جدا شد. با این همه گه‌گاه او را می‌دیدم و هنوز هم می‌بینم. ساواکی بودنش را از من مخفی نکرده است. ما گفتگوهایِ زیادی در این‌باره داشته‌ایم. آدمی‌ست دیدنی. دلت می‌خواهد با او حرف بزنی؟»….

0/5 (0 دیدگاه)