توضیحات

                                                                        کتاب خاطرات یک گیشا

                                                    معرفی کتاب خاطرات یک گیشا

ماجرای کتاب «خاطرات یک گیشا» در یک دهکده ماهیگیری کوچک در سال 1929 شروع می شود، زمانی که او به عنوان یک دختر 9 ساله با چشمان خاکستری غیرمعمول، را از خانه اش بردند و به بردگی یک خانه معروف گیشا فروختند. ما در حین خواندن این ماجرا شاهد تحول او در هنگام یادگیری هنرهای سختگیرانه گیشا هستیم: رقص و موسیقی. پوشیدن کیمونو ، آرایش دقیق و پیراستن موی سر .

در خاطرات یک گیشا ، ما وارد جهانی می شویم که ظواهر در آن بسیار مهم هستند. جایی که یک دختر به بالاترین رقم حراج می شود ؛ جایی که زنان آموزش می بینند تا قدرتمند

ترین مردان را گول بزنند. و جایی که عشق به عنوان توهم مورد تحقیر قرار می گیرد. این یک اثر داستانی بی نظیر و پیروزمندانه است – در عین حال عاشقانه ، اروتیک ، پرتعلیق – و کاملا فراموش نشدنی.
آرتور گلدن در چاتانوگا ، تنسی به دنیا آمد و بزرگ شد. وی فارغ التحصیل رشته هنر از دانشگاه هاروارد در سال 1978 است. در سال 1988 وی مدرک کارشناسی ارشد انگلیسی را از بوستون دریافت کرد. وی در ژاپن زندگی و کار کرده است ، اما اکنون به همراه همسر و فرزندانش در بروکلاین ، ماساچوست زندگی می کند.

قسمت هایی از کتاب خاطرات یک گیشا
رقص، احترام برانگیزترین هنر یک گیشاست. تنها امیدوارکننده ترین و زیباترین گیشاها این دلخوشی را دارند که در این هنر تخصص لازم را به دست آورند و شاید گذشته از آداب تهیه ی چای، هیچ چیز دیگری در مقام مقایسه به غنای سنتی به پای آن نمی رسد. مدرسه ی رقص اینو، محل تمرین گیشاهای گیون، از هنرهای نمایشی «نو» اقتباس شده است. چون «نو» هنری باستانی است که همیشه مورد عنایت دربار امپراتوری قرار داشته است. رقاصه های گیون هنر خود را برتر و والاتر از تمرین های رقص مدرسه ی ناحیه ی پونتوچو در آن سوی رودخانه می دانند، که از هنرهای نمایشی کابوکی اقتباس شده است. اکنون، من یکی از تحسین کنندگان بزرگ کابوکی هستم و در حقیقت اقبالی آن چنان بلند داشته ام که تعدادی از نامدارترین بازیگران کابوکی این قرن در میان دوستانم جای داشته اند؛ اما کابوکی به نسبت، هنری تازه شکل گرفته است، قدمتش به پیش از سال ۱۷۰۰ نمی رسد و همیشه هم بیش از آنکه مورد عنایت دربار امپراتوری باشد، مردم از تماشای آن لذت برده اند. در گیون، بین رقص های پونتوچو و رقص های اینو هیچ وقت مقایسه نمی شود.
0/5 (0 دیدگاه)