توضیحات

                                          کتاب حیدربابای شهریار در آیینه زبان فارسی

                      معرفی کتاب حیدربابای شهریار در آیینه زبان فارسی

حیدربابای شهریار در آیینه زبان فارسی

شاعر و مترجم سخت کوش « حیدر بابا »، کریم مشروطه چی، متن ترکی منظومه را با طرز نگارش مبتنی بر قاعده و با علامت گذاری مصوتهای ویژه زبان ترکی آذری، حروفچینی نموده، و در ذیل متن فارسی آورده است که برای خوانندگان ترکی دان که با کتابت زبان مادری خود آشنا نیستند، خواندن آن سهل و آسان باشد. ویژگی های دیگریکه این متن دارا می باشد، دادن آگاهی های فشرده برگرفته از بخش « راهنمای حیدر بابا » در پاورقی است. بدیهی است که اینکار ابتکاری، خواننده را از مراجعه مکرر به بخش راهنمای حیدر بابا بی نیاز می سازد… با ملاحظه امتیازات یاد شده، به ویژه « ترجمه شعر به شعر»، چنین احساسی به ما دست می دهد که گویی نه تنها خواننده یک متن دو زبانه زیبا « حیدر بابا » و یک برگردان وفادار به اصل از این شاهکار استاد شهریار هستیم، بلکه احساس می کنیم که یک رساله فشرده علمی-تحقیقی در زمینه شرایط و موانع ترجمه دقیق شعر به شعر و مشکلات برگردان آثار فولکلوریک آذربایجان را در دست مطالعه داریم…

شاید بتوان اقبال مردم آذربایجان بر حیدربابا را یکی از محرکه‌های شهریار برای اعراض از تهران و بازگشت به موطن مادرزادی به شمار آورد که شاعر بنابه دلائل مختلف، در زمستان 1331 از یار و دیار قهر کرده شبانه به تبریز رفت و در سال 1332 نخستین بار حیدربابا را به انطباع سپرد. سرودن حیدربابا و انتشار آن شاید جز انگیزه یاد شده، سبب رندانه دیگری نیز داشته باشد که این، نه گفته شاعر، بل‌که گمان من است که:

از سال‌های آغازین اقتدار رضاخان یک موج مهیب ترک‌ستیزی و ترکی‌زدائی در ایران سر گرفته بود و شهریار برای برشکستن این حصارِ ستم، آزادی اجتماعیِ محصول نهضت ملی نفت را ارزیابی کرده، هوشمندانه از این فرصت بهره جست و طرف بست. چندی پس از انتشار این شاهکار، حاکمان روزگار که قضا را برترانگاری قومی را به پایه عرق‌پرستی و ژنوسید فرهنگی پیش می‌بردند و انکار هویت گروه‌های قومی ایرانی را دستمایه این سیاست کرده بودند، از اشتهار و بلندنامی حیدربابا اندیشه کردند که مبادا رفته رفته به بیرق مبارزات آزادی‌خواهی قومی نیز تبدیل ‌شود. پیرو خاصیت همه جباران تاریخ که از سرِ دست‌پاچگی به‌جای کرامتٍ اکرام و اعطاء حقوق، قدغن و سیاست و یسق را برمی‌گزینند، حیدربابا نیز ناشیانه توقیف شد.

استاندار وقت شهریار را به گلگشت شاهگلی برده و در حالی مساعد می‌گوید که: اعلیحضرت از شما به خاطر حیدربابا گله‌مند شده‌اند! که بوی تجزیه‌طلبی از این حرکت می‌آید و لابد شهریار که: به شرف‌عرض اعلیحضرت برسانند که: از این پس شعر مرا نبویند، بلکه بخوانند.

حیدربابا ، ایلدیریملار شاخاندا
سئللر ، سولار ، شاققیلدییوب آخاندا
قیزلار اوْنا صف باغلییوب باخاندا
سلام اولسون شوْکتوْزه ، ائلوْزه !
منیم دا بیر آدیم گلسین دیلوْزه

 

 

 

 

 

0/5 (0 دیدگاه)