توضیحات

                                                                         کتاب هرمنوتیک

                                                         معرفی کتاب هرمنوتیک

كتاب حاضر در سه بخش مجزا به تشريح دقيق رويكردها و مفاهيم هرمنوتيكي، نشان دادن كاربست آن ها در متون ادبي و نسبت رويكردهاي مختلف هرمنوتيكي و مقوله ي نقد مي پردازد. در بخش اول كلام محوري و هرمنوتيك كلاسيك با تاملي در آثار منثور ناصر خسرو، مورد بحث و مطالعه قرار مي گيرند. بخش دوم به دو رويكرد هرمنوتيكي گادامري و ريكوري در تحليل متن مي پردازد. و در بخش سوم علاوه بر بررسي نسبت رويكردهاي مختلف هرمنوتيكي و نقد، تلقي نادرست و رايج از هرمنوتيك فلسفي به مثابه هرمنوتيك خواننده محور مورد ارزيابي قرار مي گيرد.

گزیده ای از   کتاب هرمنوتیک

موسي كه شاهد مناجات شبان و خدا بوده و شنيده كه شبان با توصيفاتي انساني به راز و نياز با خدا مشغول است، با توجه به موقعيت هرمنوتيكي و با پيش داوري و پيش فرض اهل تنزيه، و با لحني تند و عتاب آلود، شبان را نهيب مي زند. لحن موسي – با توجه به افقي كه در آن به سر مي برد – لحني نكوهشي، تحقيرآميز، عتابي، كنايه اي و اعتراضي است (ذوالفقاري، 1386: 59) و درصدد آن برمي آيد تا تمامي توصيفات شبان از خداوند را كه رنگ و بوي همانندي و مشابهت با مخلوق دارد، از ساحت ربوبي بشويد؛ به تعبير گادامري، تفسير از خدا را با علايق و انتظارات خود مطابقت دهد: اي مرد خيره سر اين چه بيهوده گويي و كفري است كه بر زبان مي راني! تو با كه اين سخن ها را مي گويي؟ شبان گفت: با كسي كه ما و آسمان و زمين را آفريد. موسي گفت: پنبه اي در دهان كن و هيچ مگو! از كفرگويي تو جهان آلوده شد و با اين كلمات كفرآميز تو لباس زيباي دين كثيف و كهنه شد. اين چارقد برازنده ي من و توست و سزاوار پروردگار نيست. اگر تو زبان خود را نبندي به نفرين آن آتشي مي آيد و خلق را تباه مي كند. اين اوصافي كه مي كني و پروردگار را به خلق تشبيه مي كني، لايق او نيست… چوپان كه سخنان موسي را شنيد، گفت: تو ديگر جاي حرفي براي من نگذاشتي و مرا نااميد و پشيمان كردي. پيراهن خود را چاك داد و زود راهي بر و بيابان شد.

0/5 (0 دیدگاه)