توضیحات
کتاب کارهای کوچک اما بزرگ
معرفی کتاب کارهای کوچک اما بزرگ
این رمان روایتگر زندگی زنی سیاه پوست است که پرستار بوده و در کار خود حرفهای است و از آن لذت میبرد؛ همچنین این فرد همانند سایر سیاهپوستان مورد تمسخر و بیمهری رنگین پوستان از جمله پدرش قرار میگیرد. حضور زن سفید پوستی به عنوان وکیل در این رمان و آشنایی این دو با یکدیگر درواقع نقطه عطف این داستان است.
«کارهای بزرگ اما کوچک» از زاویه دید و نگاه سه شخصیت اصلی رمان روایت میشود که هرکدام از دیدگاه خود این داستان را روایت میکنند و نقطه نظرات خود را میگویند به گونهای که گاهی پیکلوت یک موضوع واحد را از دید سه شخصیت اصلی داستان روایت کرده و در اختیار مخاطب قرار میدهد. نویسنده در این کتاب نثری روان و روشن دارد، مخاطب به راحتی میتواند کتاب را بخواند و با شخصیتهای داستان همذاتپنداری کند.
زنی جوان و همسرش که برای به دنیا آوردن فرزندشان به بیمارستان آمده اند، درخواست می کنند که پرستارشان عوض شود—آن ها به برتری نژاد سفیدپوست معتقد هستند و نمی خواهند روث، که سیاه پوست است، فرزندشان را لمس کند. بیمارستان با درخواست آن ها موافقت می کند اما کودک پس از مدتی و وقتی که تنها روث در بخش حضور دارد، دچار مشکل قلبی می شود. روث قبل از این که به کمک کودک بشتابد، اندکی درنگ می کند. وقتی درنگ او باعث وقوع یک تراژدی می شود، روث خود را در محاکمه می بیند. وکیلی سفیدپوست از او دفاع می کند که هشدار می دهد کشیدن بحث های نژادی به دادگاه ایده ی خوبی نیست. همزمان با این که این دو شخصیت به درک بیشتری از زندگی یکدیگر می رسند، تردیدهایی در مورد محکم ترین باورهایشان در آن ها شکل می گیرد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.