توضیحات

                                                                              کتاب بار هستی

                                                             معرفی کتاب بار هستی

رمان «بار هستی» نوشته‌ی «میلان کوندرا» را «پرویز همایون‌پور» به فارسی برگردانده است. مترجم درباره‌ی این اثر آورده است: «بار هستی اثر میلان کوندرا، نویسنده‌ی چک، تفکر و کاوش درباره‌ی زندگی انسان و فاجعه‌ی تنهایی او در جهان است… چگونه بار هستی را به دوش می‌کشیم؟ آیا “سنگینی” بار هول‌انگیز و “سبکی” آن دلپذیر است؟… برداشت فلسفی و زبان نافذ کتاب، از همان آغاز خواننده را با مسائل بنیادی هستی بشر روبه رو می‌کند و به تفکر وا می‌دارد… اگرچه شخصیت‌های کتاب واقعی نیستند، از انسان‌های واقعی، بهتر درک و احساس می‌شوند. کوندرا در توصیف قهرمانان خود می‌نویسد: “شخصیت‌های رمانی که نوشته‌ام، امکانات خود من هستند که تحقق نیافته‌اند. بدین سبب تمام آنان را هم دوست دارم و هم هراسانم می‌کنند. آنان هر کدام از مرزی گذر کرده‌اند که من فقط آن را دور زده‌ام. آن چه مرا مجذوب می کند، مرزی است که از آن گذشته‌ام – مرزی که فراسوی آن خویشتن من وجود ندارد.” کلودروا نویسنده‌ی مشهور فرانسوی، رمان کوندرا را “کتابی عظیم” توصیف می‌کند که چشم به آینده‌ی بشر دارد و می‌نویسد: “در بهشت رمان‌نویسان بزرگ، هنری جیمز – با اندکی حسادت – رمان همکار چک را ورق می‌زند و سر را به علامت تایید تکان می‌دهد.”» با این جمله‌ها وارد جهان داستان می‌شویم: «بازگشت ابدی، اندیشه‌ای اسراآمیز است و نیچه با این اندیشه بسیاری از فیلسوفان را متحیر ساخته است: باید تصور کرد که یک روز همه چیز، همان‌طور که پیش از این بوده، تکرار می‌شود و این تکرار هم‌چنان تا بی‌نهایت ادامه خواهد یافت! معنای این اسطوره‌ی نامعقول چیست؟ خلاف اسطوره‌ی بازگشت ابدی این است: زندگی که به یک‌باره و برای همیشه تمام می‌شود و باز نخواهد گشت، شباهت به سایه دارد، فاقد وزن است از هم اکنون آن را باید پایان یافته دانست؛ و هر چند موحش، هر چند زیبا و هر چند باشکوه باشد، این زیبایی، این دهشت و شکوه هیچ معنایی ندارد. این‌ها درخور اعتنا نیست، همان‌طور که جنگ میان دو سرزمین آفریقایی در قرن چهاردهم، هیچ چیز را در دنیا تغییر نداده است، هرچند در این جنگ سی هزار سیاه‌پوست با رنج و مصیبت وصف‌ناپذیری هلاک شده باشند.»

0/5 (0 دیدگاه)