توضیحات

                                                         کتاب درخت هستی

                                       معرفی کتاب درخت هستی

در این کتاب شیخ،مانند دیگر کتبش با بهره گیری از آیات و روایات و برداشت عرفانی از آنها به گونه ای متعالی،داستان هستی از قوس نزول تا قوس صعود را پی گرفته است و نقش انسان کامل را در این حرکت،نشان داده است.

«سوگند به عزت بلند و قدرت نیرومند او که مرا آفرید و در دریاهای یگانگی‏ اش عرق کرد و در بیابان ابدیتش‏ سرگردان ساخت.گامی از افق های ابدیتش چهره می‏ نماید،و به من جان تازه‏ می ‏دهد.زمانی مرا به مواقف قرب خویش نزدیک می‏کند و با من‏ انس می‏ گیرد.گاهی با حجاب عزتش رخ می‏ پوشاند و مرا به وحشت می ‏اندازد.زمانی با نیایش لطف و مرحمتش با من‏ راز و نیاز می ‏کند و مرا به نشاط و طرب می‏ اندازد،گاهی‏ جام های عشق خویش را به من می ‏نوشاند و مستم می‏کند،و هرگاه شیرینی فریاد مستی را حس می‏کنم با زبان احدیتّش‏ به من می‏گوید: «لن ترانی» پس از بیم هیبت او آب می ‏شوم‏ و در نگرانی محبتش قطعه‏ قطعه می‏ گردم و از تجّلی عظمت او چون: «خرّ موسی صعقا» بیهوش بر زمین می‏افتم.چون از مستی وجدم به او بهوش آمدم به من گفته شد:ای عاشق این‏ جمالی است که ما پنهانش کردیم و قامت نیکویی است که آن را پوشیده ‏ایم . . .

البته همین اشتها و طلب عبد حکایتگر فقر ذاتی اوست, ولی چون خداوند به او تفضّل نموده است با اراده خود می تواند امور را حاضر کند و رفع طلب نماید. این طلب در خداوند بمعنایی دیگر است. اگر خداوند طلب بر چیزی نمود, این حاکی از فقر او نیست, بلکه حاکی از امکان ذاتی عالم است که اقتضای طلب دارد و خداوند به افاضه وجود رفع طلب آنها را می نماید.با توجه به اینکه انسان دارای سه نشأه «حس», «نفس» و «عقل» است, عوالم نیز بحسب اینها دنیا, آخرت و عالم ربوبیت است. انسان نیز بحسب چیرگی و غلبه هر نشأه بر او داخل در یکی از این عوالم می گردد.

0/5 (0 دیدگاه)