توضیحات

                                                      کتاب جنس ضعیف

                                             معرفی کتاب جنس ضعیف

جنس ضعیف

 اوريانا فالاچى

یغما گلرویی

درباره‌ی کتاب جنس ضعیف اوریانا فالاچی

کتاب جنس ضعیف از نخستین آثار اوریانا فالاچی می‌باشد که چاپ اول آن در سال 1961 منتشر شد. جنس ضعیف گزارشی است از وضعیت زنان در کشورهای مختلف جهان. کشورهایی نظیر هند، اندونزی، هنگ کنگ، ژاپن و برخی کشورهای دیگر.

فالاچی با طرح سوالاتی خواننده را به فکر فرو می ­برد. سوالاتی نظیر: آیا مشکل زنان در زن بودن است؟ آیا باید جنسیت تعیین کننده سرنوشت آدم ها باشد؟ آیا زنان باید برای همیشه به دنبال حقوق گم شده خود باشند؟ و برخی سوالات دیگر. “جنس ضعیف” در بر دارنده مشاهدات مستقیم فالاچی از وضع زنان است که همه آنها را به رشته تحریر درآورده تا شاید بتواند قسمتی از تاریکی دنیای این بخش جامعه را که توسط خود جامعه نادیده گرفته شده است، به نمایش بگذارد. او با سفر به کشور های مختلف و مصاحبه با اشخاصی که در آن کشور زندگی می کردند این کار را انجام می ­دهد.

بخشی از کتاب جنس ضعیف؛ ترجمه‌ی یغما گلرویی

“تو هنگ کنگ خرید و فروش دخترا بیشتر از هر جای دیگه ی آسیا جریان داره، تعداد روسپیای اون جا از همه جا بیشتره اما زنای چینی بیش تر از زنای دیگه ی آسیایی ادعای نجابت می کنن. یه زنِ چینی هیچ وقت تو خیابون بازو به بازوی یه مرد – حتا شوهرش – راه نمی ره. هیچ وقت پیش دیگرون شوهرش رو نمی بوسه.

چینیا مردمی به شدت مذهبی به حساب نمی اومدن اما از قدیم اصول اخلاقی و خانواده گی رو رعایت می کردن و هرگز نتونستن تو هنرشون از بدن برهنه ی زن الهام بگیرن. اونا هیچ وقت از تنِ زن تو ادبیاتشون استفاده نکردن و برای توصیف کردنِ اون سراغ استعاره های طبیعت رفتن. مثلاً شونه ها و گردن رو به بیدِ مجنون، تشبیه کردن و سراغ جزییاتِ بدنِ زن نرفتن. اونا دخترایی که قبلِ ازدواج بکارتشون از بین می رفت رو می کُشتن و واسه این کار مجازات نمی شدن. سالِ هزار و نُه صد و سی و پنج تو یکی از محله های حومه ی شانگهای دخترِ بیست و دو ساله یی رو به جرم این که بعدِ تاریک شدنِ هوا با نامزدش بیرون رفته بود زنده به گور کردن.

پدر و مادرِ اون دختر رو به دادگاه بُردن و دادگاه به یه جرمِ دیگه محاکمه شون کرد: دفن کردنِ یه جسد تو معابر عمومی که با قوانینِ بهداشتِ عمومی سازگاری نداشت! واسه همین پدر و مادر مجبور شدن یه کم جریمه بدن!!! یه زنِ دیگه که جرات کرده بود ظهر تابستون تو حیاط خونه ش بخوابه و چشم عابرا به تنش افتاده بود محکوم شد به این که اون قدر گرسنه گی و تشنه گی بِکِشه تا بمیره!!!

 

0/5 (0 دیدگاه)