توضیحات

                          کتاب زیر این نخل بلند (جستارهایی در مخاطب شناسی شاهنامه)

           معرفی کتاب زیر این نخل بلند (جستارهایی در مخاطب شناسی شاهنامه)

حضور نمایان فردوسی و شاهنامه در فضای فرهنگ ایران را عموما کسان و زمینه‌هایی نمایندگی می‌کنند که خود در وجوه و جوانب این فرهنگ تاثیری شگرف برجای گذاشته‌اند. اگر صحبت از تاثیر شاهنامه بر کسانی امثال خیام، خاقانی، عطار، سعدی و حافظ و یا حوزه‌هایی از قبیل ادبیات داستانی، درام‌نویسی، نگارگری، خوشنویسی و هنرهای تجسمی باشد، که هست همین می‌تواند به معنی حضور همه جانبه شاهنامه در شریان فرهنگی ایران باشد زیرا هرکدام از این افراد و زمینه‌ها بخش عظیمی از مخاطبان فرهنگ آریایی را نمایندگی می‌کنند و تا هر جا صدای آن‌ها رفته باشد صدای شاهنامه نیز رفته است. مخاطبان فردوسی به یک عبارت تنها نه ملت ایران که همه آریایی‌نژادان و دوستداران فرهنگ بشریت‌اند.وقتی از ارزش‌های انسانی شاهنامه سخن می‌گوییم گروه و نژاد و ملت خاصی مخاطب ما نیستند. حضور نمایان فردوسی و شاهنامه در فضای فرهنگ ایران را عموما کسان و زمینه‌هایی نمایندگی می‌کنند که خود در وجوه و جوانب این فرهنگ تاثیری شگرف برجای گذاشته‌اند گرچه هنوز میزان تاثیر فردوسی و شاهنامه در پهنه‌ی ادب و فرهنگ و هنر ایران به دلیل ماهیت کار و شگرد خاص شاعری او به خوبی آشکار نشده است.

مقالۀ اول این کتاب دربارۀ تأثیرپذیری بیدل از فضای شاهنامۀ فردوسی است که در این مقاله نویسنده به بررسی تأثیرات فردوسی بر شعر و اندیشۀ بیدل دهلوی در جایگاه سرآمد شاعران سبک هندی پرداخته است. نتایج این بررسی نشان داده که از نظر زبانی مستقیم یا غیرمستقیم شاهنامه تأثیراتی در سبک، زبان، واژگان و حتی وزن و کلام بیدل گذاشته است و از معنایی نیز تفکرات، تصویرپردازی در موضوعات گوناگون و … از تأثیرات فردوسی بر بیدل است. دومین مقالۀ کتاب دربارۀ تبارشناسی واژۀ «کشک» در شاهنامه است که در این مقاله ضمن بیان معانی کشک در شاهنامه و ادب فارسی، واژگان هم ریشۀ آن و تفاوت معنایی آنها با معنی کنونی کلمه نشان داده شده است. در مقالۀ سوم به دو پرسش بنیادی از داستان رستم و سهراب در طومار نقالان پاسخ گفته شده است: اول اینکه اساسا جذابیت های هنر نقالی در ابعاد مختلف ناشی از چیست؟ و دوم اینکه چه بخش هایی از این داستان مورد توجه فرهنگ عامه بوده که بر اساس این پیش فرض ها سعی داشته اند آن را به گونه ای در داستان بگنجانند؟ نویسندۀ مقالۀ «بررسی ساختار اسطوره ای هفت خان های …» به معرفی هفت خان های راستین دیگر پهلوانان خاندان سام، یعنی سام، فرامرز و شهریار پرداخته و اثبات کرده تمامی این هفت خان ها جز برخی کاستی ها و افزودگی های روایی، از قانون ساختاری واحدی پیروی می کنند و همگی گشتاری از هفت خان رستم هستند. در مقالۀ «تأملی در وجوه معنایی “آباد” …» به بررسی «آباد» و معانی مختلف آن در شاهنامه پرداخته شده است. در این مقاله نخست فرهنگ های عمومی و سپس فرهنگ های شاهنامه به دنبال این واژه بررسی شده اند.

0/5 (0 دیدگاه)