توضیحات

                                                   کتاب شکسپیر در شوروی

                                        معرفی کتاب شکسپیر در شوروی

شکسپیر در شوروی

الکساندر نیکولیوکین

ترجمۀ محمد حفاظی

گنجینۀ پیش رو مجموعه مقاله هایی است تحلیلی از بزرگان اندیشه و شهسواران ادبیات، تئاتر و سینما در اتحاد جماهیر شوروی که هنوز نوین و پربارند و چشممان را به افق هایی شگفتی آور می گشایند و بر دانسته هایمان می افزایند.

گزیده ای از متن کتاب

کتاب شکسپیر در شوروی نوشتۀ آلکساندر نیکولیوکین ترجمۀ محمد حفاظی

گزیده ای از متن کتاب

سرآغاز

هرچه دلخواهتان است بگویید، «داده‌ها»، اما، بسی باورکردنی است. از انقلاب اکتبر بیش از پنج میلیون نسخه از آثار شکسپیر به 28 زبانِ اقوام گوناگونِ اتحاد جماهیر شوروی ]ترجمه و[ منتشر شده است. تنها بین سال‌های 1945 تا 1957 صحنۀ تئاترهای شوروی 300اجرا از نمایشنامه‌های شکسپیر را به خود دیده‌اند. کتاب «شکسپیر» _ از مجموعۀ «زندگی برجستگان» در دو جلد نوشتۀ موروزُف[1] _ در 100هزار نسخه منتشر شد و خیلی زود به فروش رفت. آثار شکسپیر در چهار جلد به زبان انگلیسی، به کوشش اِس دیناموف[2] تفسیر، تدوین و در 1937 در 100هزار نسخه منتشر شد و تا 1939 تمامی نسخه‌ها به فروش رفت که به لحاظ کتاب‌شناختی اتفاقی است نادر. مجموعۀ کارهای شکسپیر در هشت جلد به زبان روسی در 225000 نسخه توسط ایسکوستوو[3] انتشار یافت و همۀ نسخه‌ها از طریق حق اشتراک (آبونمان) فروخته شد. سونات‌‌های شکسپیر، به‌علت ترجمه‌شان توسط ساموئل یاکوولِویچ مارشاکِ[4] فقید، هر زمان که چاپ و منتشر می‌شد چون آب در شن نایاب می‌شدند. یک روز صبح اول وقت قفسه‌های یک کتاب‌فروشی را زیر و رو کردم و وقتی سونات‌ها را نیافتم و از اینکه به این زودی تمام شده بودند غرولند سر دادم، فروشنده زن جوان برآشفته سویم چرخید و گفت «پس چی؟ خب شکسپیره دیگه!» باید چهره‌اش را می‌دیدید. از سویی آکنده از تحقیر خریداران مزاحم و از سوی دیگر سرشار از درک اهمیت سونات‌های شکسپیر؛ آثاری که مردم مسکو سراسر شهر را زیر پا می‌گذاشتند تا به محض باز شدن کتاب‌فروشی‌ها خریداری کنند. شکوه این بزرگ‌مرد انگلیسی از درون چشمان آن زن جوان کتاب‌فروش __ بسیار آگاه به ارزش واقعی ویلیام شکسپیر __ بر من تابیدن گرفت.

بدیهی است که شکسپیر در روسیۀ پیش از انقلاب اکتبر 1917 نیز از جایگاهی والا برخوردار بود. نخستین ترجمه‌های آثار او در میانۀ سدۀ هیجده صورت گرفت. آغاز نقد نمایشنامه‌های شکسپیر را باید در پایان همین سده دانست و آن زمانی بود که اِن. کارامزین[5] مقدمه‌ای در ترجمۀ خودش از جولیوس سزار نوشت (1787).

دسامبریست[6]‌هایی چون اِن. بستوژِف[7] و وی. کوچِلبِکر[8] به‌شدت دوستدار شکسپیر بودند. از نظر پوشکین، و دیرتر بلینسْکی[9]، میراثِ جاویدانِ شکسپیر نمونۀ برجستۀ هنر واقع‌گرایانه (رئالیستی) بود.

این دُوبرولیوبُف[10] بود که اهمیّت جهانی شکسپیر را دریافت و با چنین سخنانی بیان داشت: «شکسپیر نمایانگر چندین مرحلۀ نوین در پیشرفتِ کلی بشر است.» تحلیل دقیق و جامع کارهای شکسپیر را در شماری از آثار تورگنیف می‌توان یافت. حتی نقدِ پرشور لئو تولستوی از شکسپیر و واقع‌گرایی شکسپیری دالّ بر این بود که هنر بزرگ مرد انگلیسی تا چه حد بر او تأثیر گذاشته بود.

سپاس از کوشش‌های بردبارانۀ چند نسل از مترجمان روسی و شاید برجسته‌ترین‌شان اُستروفسکی، یکی از بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویسان سدۀ نوزدهم روسیه. مجموعۀ آثار شکسپیر در آغاز سدۀ بیستم به زبان روسی در دسترس مردم بود. بررسی و شناختن شکسپیر در روسیه موجد کارشناسان شایسته‌ای چون، به‌ طور نمونه، پروفسور ان. آی. استروژنکو[11] استاد دانشگاه مسکو بود که مورد احترام همکاران انگلیسی‌اش قرار گرفت.

0/5 (0 دیدگاه)