توضیحات

                                                 کتاب هفت مسیر معنوی به سوی خدا

                                  معرفی کتاب هفت مسیر معنوی به سوی خدا

کتاب هفت مسیر معنوی به سوی خدا

جوآن بوریسنکو در کتاب هفت مسیر معنوی به سوی خدا، راه‌های مختلفی را که از طریق آن‌ها می‌توان به وحدت الهی و معنویت رسید پیش رویتان قرار داده است. او با الهام گرفتن از آیین‌ها و فرقه‌های مختلف مانند بودائیسم و سنت‌های متفاوتی همچون فرهنگ بومیان آمریکایی، به هفت راه ساده و کاربردی اشاره می‌کند که می‌توانند ما را به حقیقت برسانند.

درباره‌ی کتاب هفت مسیر معنوی به سوی خدا

پی بردن به ماهیت خدا و رسیدن به او دغدغه‌ی همیشگی انسان‌ها بوده. از دیرباز در تمامی ادیان و مذاهب، تلاش می‌شده انسان‌ها به تعالی برسند. از شرقی‌ترین تمدن‌ها تا غربی‌ترین آن‌ها، مناسکی برای این کار ترتیب می‌دادند. برخی از راه عقل و خرد و برخی دیگر از مسیر احساسات با خدا ارتباط برقرار می‌کردند. برخی از مراسم‌ها مذهبی بودند و تعدادی دیگر از رفتارهایی ساده تشکیل می‌شدند. در فرهنگ‌هایی مثل بودائیسم مراقبه و نیایش مهم بود اما در فرهنگ بومیان سرخپوست، طبیعت نقش پررنگی در تعالی داشت. از دیدگاه جوآن بوریسنکو همه‌ی این‌ها شبیه رودخانه‌هایی هستند که به دریا می‌ریزند. نکته‌ی مهم این است که به تعداد این رودها، راه‌های متفاوتی برای رسیدن به خدا هست. با‌این‌وجود، انسان مدرن امروزی که از آیین‌های گذشته دورافتاده و دچار سرگشتگی شده، چطور راهش را بیابد؟ بوریسنکو در کتاب هفت مسیر معنوی به سوی خدا ، با الهام از سنت‌های مختلف، چندین راه ساده پیش پایمان می‌گذارد که می‌توانند راهگشا باشند و ما را به سوی آرامش راهنمایی کنند.

دکتر جوآن بوریسنکو پزشک و روان‌شناس و معلم معنوی، ایده‌ی ساده‌ای را در این کتاب مطرح می‌کند. برای دست یافتن به حقیقت لازم نیست به نپال بروید و در معبدهای آن‌جا به دنبالش بگردید. لازم نیست به کوه بزنید و فرسنگ‌ها راه بپیمایید تا حقیقت خود را به شما نشان دهد. می‌توان به کمک مفاهیم ساده، در زندگی روزمره هم خدا را پیدا کرد. در خانه‌ی خودتان، با کمک به دیگران، با داشتن نظم و اراده، خلاق بودن، مهربان بودن و… می‌توانید به خدا برسید؛ به همین سادگی!

بوریسنکو در کتاب هفت مسیر معنوی به سوی خدا، تلاش می‌کند به ما نشان دهد که در همین دنیای خاکی و با ابزار پیش‌پاافتاده هم می‌توان به ایمان و یقین رسید. او ثابت می‌کند در هر لحظه‌ای که کاملاً «حضور قلب» داشته باشیم، این توانایی را داریم که خود را به خدا متصل کنیم. این‌چنین است که با دیدن ماه، قدم زدن در جنگل، نگاه کردن به رودخانه، یا خیره شدن در چشمان یک کودک هم می‌توان حضور خدا را حس کرد. به یاد داشته باشید که در جهان فقط یک روح وجود دارد و این روح در هر چیز و هر کسى جاری‌ست.

اما چرا هفت مسیر؟ جوآن بوریسنکو اعتقاد دارد هفت در تمام فرهنگ‌ها عددی جادویی و نماد تقدس است. نور سفید از هفت رنگ تشکیل شده، هفت چاکرا انرژی را در سرتاسر بدن پخش می‌کنند، سرخپوستان هفت مسیر انرژى داشتند، بودا هفت سال در جستجوی روشن‌بینی بود، هندوها هفت نظام جداگانه دارند و ده‌ها نمونه‌ی مشابه دیگر.

نویسنده در کتاب هفت مسیر معنوی به سوی خدا بیشتر از کارهایى که در مورد چاکراها انجام گرفته و هفت مسیر چرخه‌ی‌ انرژى بومیان امریکایی الهام می‌گیرد تا هفت راه رسیدن به نور را نشانمان دهد. او هر کدام از این مسیرها را تشریح می‌کند و توضیح می‌دهد که چطور می‌توان از آن‌ها استفاده کرد.

در بخشی از کتاب هفت مسیر معنوی به سوی خدا می‌خوانیم

داستان ده فرمان سرنخى در مورد مسیر پنجم به شما مى‌دهد. حضرت موسى بعد از مهاجرت قوم بنى‌اسرائیل از مصر، به کوه سینا صعود کرد تا با خدا ملاقات کند. قوم بنى‌اسرائیل پایین کوه ایستاده بود و از این منظر بر خود مى‌لرزید: صداى شیپور، رعدوبرق شدید، دودى که از کوه برمى‌خاست. حضرت موسى از کوه پایین آمد و نه‌تنها ده فرمان را با خود آورد، بلکه مجموعه قوانین عدالت را نیز همراه داشت.

تمام ادیان مجموعه‌ احکامى اخلاقى دارند. این احکام به دو طریق بر جامعه خدمت مى‌کند: اول اینکه به دلیل قدغن کردن اعمال نفاق‌افکنی مانند دزدى و زنا و افترا و طمع‌ورزى، و همچنین ترویج رفتارهایی مثبت مانند صدقه دادن و احترام به بزرگ‌ترها و پرستش پروردگار، زندگى در جامعه توأم با آرامش است. دوم، این احکام به هر فردى کمک مى‌کند تا نیروى اراده را در خود پرورش دهد. از این گذشته، اراده انرژى عمده‌ آفرینش است که تمام کردارها را برمى‌انگیزد و زندگى بدون آن دچار هرج‌ومرج مى‌شود و رو به انحطاط مى‌رود.

فقدانِ اساسى‌ترین نوع اراده در فرد، مانند اراده زندگى کردن، جریان انرژى الهى او را قطع مى‌کند و باعث مى‌شود به‌سادگى بمیرد. وقتى اراده به‌طور جدى از راه نظم و انضباط و اخلاقیات متمرکز شود، فرد یاد مى‌گیرد چگونه از انرژى و نیرویى که به کمک خدا در خود ایجاد کرده است، استفاده کند. درحالى‌که بیشتر مردم عقیده دارند مجموعه احکام دینى در مورد اخلاقیات نظریاتى بسیار خوب هستند، رهرو مسیر پنجم آن‌ها را چیزى بیش از نظریه‌اى خوب مى‌داند.

 

0/5 (0 دیدگاه)