توضیحات

                                                                                کتاب سرو سربدار

                                                              معرفی کتاب سرو سربدار

کتاب «سرو سربدار» در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول آن به خاندان ثقةالاسلام تبریزی اختصاص دارد و در این فصل پیشینه شیخی او نیز مورد توجه قرار گرفته است. مکتب شیخی یکی از مکاتب برآمده از دل تشیع است که از زمان صفوی و با بنیان‌گذاری شیخ
احمد احصایی پایه گرفته بود. این مکتب به ویژه در دوران قاجار و با انشعاب بابیت و بهائیت از آن، مورد ظن و تردید قاطبه اهل تشیع قرار
گرفت و جدال‌های مذهبی برآمده از اختلاف شیخیان و مخالفان آنها، از جمله پایه‌های ثابت زیست شهری در بسیاری از شهرهای مهم
ایران و در دوره قاجار بوده است.

آن‌گونه که آریابخشایش می‌گوید، ثقةالاسلام با وجود آنکه از پیشوایان شیخیان بوده است، در دوران مشروطه همواره بر حفظ وحدت میان اهل تبریز تاکید داشته و حتی برخلاف میل همکیشانش به همراه علمای شیعه از تبریز بیرون می‌رود: «ثقةالاسلام اگرچه
شیخی‌مسلک و پیشوای شیخیان می‌بود ولی برای شیخی و غیرشیخی تفاوتی قائل نمی‌شد. او برای دستیابی به نتایج اجتماعی،
اقتصادی و سیاسی نهضت مشروطه، به جمع متشرعین تبریز پیوست و تمام همّ خویش را به کار بست تا در این راه، شیخی و متشرع
زانو به زانوی هم نشینند. به مقام عالمان دینی، چه شیخی و چه غیرشیخی، احترام ویژه قائل بود. به طوری که در پشتیبانی از مجتهد
طراز اول متشرعین آذربایجان به هم‌مشربان خود پشت کرد و از تبریز بیرون رفت. از تندوتیزی کشمکش‌های مذهبی، که پیش‌تر در تبریز
خون ریخته بود، به اندازه کافی کاست و کوشید که همگان را بر سر یک هدف گردآورد.»

به گفته نویسنده، رویکرد شیخی در خاندان ثقةالاسلام از اساس به گونه‌ای نبوده است که به اختلاف دامن بزند: «شیخیه تبریز به خلاف شیخیان کرمان، تفاوت چندانی با پیروان فرقه امامیه نداشتند. بر همین اساس خاندان ثقةالاسلام نیز بر امر اجتهاد و تقلید پایندی نشان داده، برای خود استقلالی از سایر علما قائل نبودند. البته در میان شیخیان تبریز شعبه‌های حجت‌الاسلامیه (با رهبری ملامحمد ممقانی) و احقاقیه (به پیشوایی میرزا عیسی اسکویی) هم بودند که پیروان آنها به برخی باورهای خاص خود متکی بودند.»

از اطلاعات جالبی که کتاب درباره خانواده ثقةالاسلام به ما می‌دهد این است که او دختری به نام کبری داشته است و به دلیل علاقه وافری که به مقوله مشروطه داشته، دخترش را «مشروطه خانم» صدا می‌زده است.

فصل دوم کتاب، «مشروطه‌داری» نام گرفته است و با تمرکز بر زیست ثقةالاسلام در دوران مشروطه، مروری دارد به روند شکل‌گیری و گسترش مشروطه‌خواهی در تبریز. به گفته نویسنده: «دوران مشروطه دشوارترین، بحث‌برانگیزترین و جذاب‌ترین سال‌های زندگی
ثقةالاسلام بوده است. شمار سال‌های این دوران برای ثقةالاسلام با اندکی تسامح، به تعداد انگشتان یک دست می‌رسد. یعنی از
رجب 1324 تا محرم 1330 که به دست روس‌ها کشته شد. این چند سال کمی بیشتر از یک‌دهم عمر او را تشکیل می‌دهد. اما چنان
پرمحتواست که گویی در برابر تمام دوره‌های زندگانی او یک سروگردن بالاتر است.»

نویسنده نخستین ردپای ثقةالاسلام در فرآیند انقلاب مشروطه را در جریان گردآمدن جمعی از علمای آذربایجان برای فرستادن تلگرام به مظفرالدین‌شاه می‌یابد و این حضور تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که همزمان با تشکیل مجلس شورای ملی، پس از امضای فرمان مشروطه،
ثقةالاسلام به عضویت انجمن ایالتی تبریز درمی‌آید.

فصل «مشروطه‌داری»، طولانی‌ترین فصل کتاب است و در حجمی که حدود صد صفحه را به خود اختصاص داده است به مرور جزءبه‌جزء زیست ثقةالاسلام به مثابه یک فعال سیاسی می‌پردازد.

فصل سوم کتاب که «پایداری تا پای دار» نام دارد به دوران اشغال تبریز به وسیله روسیه و دستگیری و اعدام ثقةالاسلام می‌پردازد. از ویژگی‌های این فصل شرح جزءبه‌جزء صحنه اعدام بر مبنای متون متعددی است که در این زمینه باقی مانده است.

در بخشی از این تشریح صحنه که در پشت جلد کتاب نیز نقل شده است، چنین آمده است: «مراسم اعدام دقایقی پیش از ساعت 4 بعدازظهر، با نام شیخ سلیم آغاز شد. او بی‌تابی می‌نمود و می‌خواست که از این معرکه جان سالم به در ببرد. تا خواست سخنی
بگوید با سیلی سرباز روس روبرو شد و خاموش گشت. ثقه‌الاسلام که پریشانی او را دید، دلداری‌اش داد و گفت: «این بی‌تابی‌ها بهر
چیست؟ ما را چه بهتر از این که در چنین روزی در دست دشمنان کشته شویم.» همچنین رو به قدیر (پسر علی موسیو) کرد که در
میانشان از همه کم‌سن‌وسال‌تر بود. با گشاده‌رویی به وی گفت: «رنج ما دو دقیقه بیشتر نیست. پس از آن یک‌بار خوش و آسوده خواهیم بود. و چه بهتر که به دست دشمنان اسلام کشته شویم؟»

دو فصل انتهایی کتاب نیز که حجمی بسیار محدود را به خود اختصاص داده‌اند به معرفی مبانی فکری ثقةالاسلام و شرح آثار او اختصاص دارند. بر مبنای مطالب این فصل، ثقةالاسلام هم در تشریح چیستی استبداد و چیستی مشروطه و هم در تبیین نسبت مشروطه با
شرع مباحث فراوانی را طرح کرده است و از آن دسته هواخواهان مشروطه بوده که این جنبش را در ظل اعتقادات شرعی و در خدمت
پیشرفت اسلام می‌خواسته است. مباحثی مانند عدالت، مساوات، آزادی، مبارزه با استبداد و… از جمله مباحثی هستند که در تفکر ثقةالاسلام پرتکرار هستند.

با وجود آنکه ثقةالاسلام مباحث اندیشه‌ای را نیز مطرح کرده است و آثار و رسالاتی از قبیل ترجمه و تالیف هم از خود بر جای گذاشته است، اما عمده دلیل توجه به او نه بعد فکری‌اش که بعد عملی زندگی اوست. بر همین مبنا، این موضوع که از حجم حدود 250 صفحه‌ای
کتاب، کمتر از پنجاه صفحه به جوانب فکری زندگی ثقةالاسلام پرداخته است امر چندان عجیبی نیست.

0/5 (0 دیدگاه)