توضیحات

                                                                       کتاب ریتم در موسیقی

                                                              معرفی کتاب ریتم در موسیقی

                                  مروری بر کتاب ریتم در موسیقی

آغاز سخن چگونه میتوانیم برچسب‌های ناروا و بدآموزی هایی را که بیشتر بر اساس ناتوانی و ضعف بشری و برمبنای تصورات خطا و احیاناً از منطقه خودخواهی و خود بزرگ‌بینی ریشه می‌گیرد از هنر اصیل و اندیشه‌های راستین جدا سازیم و از بیراهه در راه راست هدایت نماییم آنچه را که امروزه در قالب دو ر می فا و در موسیقی عنوان کرده‌اند زهری است که روح متعالی انسان را مسموم می‌کند و آدمی را به ورطه نیستی و فنا می کشاند و به ظرفهای هلاکت و ابتذال روان می سازد حال آنکه ما از موسیقی تصور تریاق می‌بریم که درمان حقیقی و دارویی شفابخش علت های مزمن از خود بیگانگی ها ناباوری ها بی اعتقادی ها و سرگشتگی های انسانی است که با نیش کشنده جامعه رو به زوال و سراسر فساد مسموم شده است راه را دور نمیکنم و تا اقصا نقاط غرب پیش نمی‌روم و از بزرگان موسیقی جهان استشهاد نمی نمایم و جستجو می‌پردازند و آب را در کوزه خویش می جویم آنجا که به گفته یکی از بزرگترین متفکر جهان یعنی مولانا این پیر شوریده حال می فرماید همچو نی زهری و تریاقی که دید/ همچو نی دمساز و مشتاقی که دید/ نی حدیث راه پرخون می کند /قصه‌های عشق مجنون میکند/ در می یابیم که انسان می‌تواند در پرتو به همین دو ر می بوسعید وار و مولوی گونه راه عروج به مقام معرفت را بپیماید و خویشتن را از منجلاب آلودگی‌ها و فساد نجات بخشد و موسیقی را انگیزه تهذیب روح خود گرداند اما از موسیقی پدیده عرب ارجمند که خدا آن را از قبل ایمان و معرفت آفریدگار دریغ می آید که آنها در میان ناآگاه و بی خردان ناباور از خدمت خدایش باز گرفته و به خدمت شیطان شمار آورده‌اند به شیوه‌ای که اگر امروز آن پیر بلخ زنده میبود از آن فقط به زهر تعبیر می کرد و آن را بلای جان جامعه و انسان می دانست چرا که امروز موسیقی را این نامردان ابزار کار و خودکامگی خود قرار دادند و از آنجا و مقام کسب می‌کنند و این سوداگران با آن ثروت و مکنت می اندازند و جامعه را به سوی سقوط سوق می‌دهند و انسان را به دنیای فراموشی و از خود بی خبری می کشانند و این است که دگرگونی های اساسی که موسیقی و موسیقیدانان تجارت پیشه امروزی به انسان ارمغان داده‌اند انسانی که پیش از انسان هر دوره‌ای نیازمند و درمانده است اگر تالار های پر زرق و برق را که معمولاً بازار عرضه هنر و تاخت و تاز هنرمند شده است برای بیان و عرضه هنر لازم بدانیم با درد و اندوه باید بگوییم مانند کیفیت خود را در بست و به کمیت های غیر ضروری سپرده است و ارزش و منزلت خود را در گرو نور و دکور و حرکات دوران کلاسیک اروپا نهاده و به تحسین ناآگاهان روشنفکرنما رضا داده است با چنین وضع و حال انسان ماشین زده و اواخر قرن بیستم انسانی که در چنگ تکنیک و صنعت سخت گرفتار شده است می تواند باور داشته باشد که موسیقی بیانی آسمانی دارد می تواند بپذیرد که آنجا که همه چیز از کار می افتد موسیقی آغاز می گردد امروزه در زمینه هنرمندان اهل درد است که با اثبات اصالت و رسالت موسیقی در حفظ تحکیم روابط علمی آن برآیند خدایی و آسمانی بودن آن را نمایان گردانند و به درهم شکستن همه ضوابط بی خردان از موسیقی و فروریختن فرمول ها و فرمول بنا های دوکانداران سوداگر همت گمارند و راه را برای عرضه و بیان موسیقی هموار کنند تا همه بدانند که موسیقی چیست و چگونه است و کجاست

0/5 (0 دیدگاه)