توضیحات

                                                                کتاب تپه خرگوش

                                              معرفی کتاب تپه خرگوش

«تپه خرگوش» نخستین رمان علی اکبر حیدری( -۱۳۵۷)، نویسنده ایرانی است. این کتاب که داستانی سیاسی اجتماعی دارد فرازهای زندگی یک خانواده ایرانی را از سال‌ ۵۷ تا سال‌های پایانی دهه هشتاد خورشیدی دنبال می‌کند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«پیشانی‌اش آتش گرفته بود. خیابان کج. پر از خط‌های پهن و باریکِ سیاه. به شکم افتاده بود کنار جو. سرش را بلند کرد. خیابان قوس برداشت. همه جای بدنش درد می‌کرد. جابه‌جا کپه‌های بزرگ آسفالت سیاه بود که از روشان دود بلند می‌شد. نیم‌خیز شد و عق زد. نفس تو گلوش مانده بود، تکه تکه و پایین نرفتنی. احمد گفته بود بروند دوچرخه‌سواری. می‌گفت چرخ‌ها روی قیر کفِ خیابان صدای بامزه‌ای می‌دهند. بلند شد و نشست. سرش گیج می‌رفت.

لاستیک دوچرخه مانده بود بین راه‌راه‌های پُلِ روی جو و خم شده بود. حتما مادرجان دعواشان می‌کرد؛ قبل از اینکه برود حمام گفته بود پیش آقاجان بمانند که توی اتاق روزنامه می‌خواند. سر زانوی شلوارش پاره شده بود. دست کشید سر زانوها و گریه‌اش گرفت. دوباره عق زد. آرام به پهلو افتاد. دهانش تلخ شده بود. کارگری غلتک بزرگی را روی آسفالت‌های تازه می‌کشید. سرش درد می‌کرد. کاش مادرجان برمی‌گشت از حمام. مرد غلتک را رها کرد و دوید طرفش. سیاه بود. سر تا پاش سیاه بود. لب‌هاش تکان می‌خورد و دندان‌ها از بین لب‌هاش بیرون می‌زد. معلوم نبود چه می‌گوید. خم شد و دست‌هاش را انداخت زیر بدنش و بلندش کرد. خیلی رفت بالا. از آقاجان خیلی بزرگتر بود. سرش را بلند کرد.

دهان مرد می‌جنبید. مرد توی بغلش جابه‌جاش کرد و با نوک انگشت خانه‌های دور تا دور محل را نشانش داد. کف دست‌هاش سفیدتر بود. آقاجان را دید. احمد جلوتر می‌دوید. آقاجان از بغل مرد گرفتش و دست کرد میان موهاش. لب‌های آقاجان هم تکان تکان می‌خورد.»

0/5 (0 دیدگاه)