توضیحات

                                                       کتاب نادرشاه و دختر کولی

                                       معرفی کتاب نادرشاه و دختر کولی

پسري به نام نادر كه از پدرش ،سياووش، تصوير يك زن كولي (كوليان شاد و بي پروا شبيه باد به همه جا سفر مي كنند و قادر به آينده بيني هستند) را به ارث برده، مي خواهد سر از اين معما و راز بي معنا درآورد. او كه به زن كولي داخل عكس دل بسته، پس از حضور در يك نمايش و ديدن دختري شبيه به آن زن، با او ازدواج مي كند و صاحب يك فرزند مي شود. سال ها بعد، نادر از سر اجبار و براي به دست آوردن پول، لباس سربازي به تن مي كند و به جنگ با روس ها مي رود. در جبهه ي جنگ خبري درباره ي شيوع وبا در شهري كه زن و بچه اش سكونت دارند، به گوش او مي رسد. بنابراين نادر براي نجات جان آن ها راهي شهر مي شود و در ميانه ي راه با زني كولي كه طولاني بودن سفر او و سختي پيدا كردن همسر و پسرش را پيش بيني مي كند، آشنا مي شود. زن زيبا همچنين از گره خوردن سرنوشت او با كولي ها مي گويد. نادر در مسير دنبال كردن خانواده اش به تب دچار شده و در خوابي عميق فرو مي رود؛ او خود را در نقش نادرشاه كه براي رسيدن به دختر كولي موردعلاقه اش روانه ي هند شده است، مي بيند. و…….

 

0/5 (0 دیدگاه)