توضیحات

                                                                  کتاب   گرایش های هنر مدرن

                                              معرفی کتاب گرایش های هنر مدرن

یک اثر هنری، درکی متناسب و درخور خود را از جانب مخاطب طلب می‌کند. قبل از هنر قرن بیستم، تلاش بیننده یک اثر هنری بی‌نتیجه بود، چرا که او باید برای رسیدن به نگاه هنرمند تلاش کند تا بداند او چه حکایتی را برای خلق یک تصویر یا مجسمه مد نظر داشته است.
هنر قرن بیستم، این رابطه را به شدت تغییر داد؛ از آن پس، دیگر بیننده اثر هنری نقش مهم‌تری ایفا می‌کرد و گاهی خود مکمل یک اثر
هنری می‌شد، تا معنی، علل شکل‌گیری و موضوع اثر را کنار هنرمند دریابد. به طور کلی، هنر مدرن بر حول محور عادات و رسومی
خاص می‌گردد؛ روندی متافیزیکی که از
تفسیر دوباره جهان پیوسته در حال تغییر نشات می‌گیرد. در کتاب حاضر، هنر مدرن در پنج بخش طبیعت بی‌جان، مناظر طبیعی و
شهری، پرتره، آبستره، رنگ و فرم، و مجسمه و احجام سه‌بعدی به همراه برخی آثار هنرمندان مدرن بررسی شده است.

هنر نوگرا یا هنر مدرن ؛ جنبش یا مکتبی هنری است که در غالب مجموعه‌ای از جریان‌های اصلاح‌طلبانه فرهنگی در هنر، معماری، موسیقی، ادبیات و هنرهای کاربردی، طی سه دهه قبل از سال ۱۹۱۴ به وجود آمد.نوگرایی، فرایند و جریان تاریخی است که در
عرصه‌های متنوع و مختلفی چون فلسفه، علم، سیاست، اقتصاد و هنر تأثیر مستقیم گذاشت. عبارت مدرنیسم جنبش‌های زیاد
سیاسی، فرهنگی و هنری را در بر می‌گیرد که ریشه در تغییرات جوامع غرب در پایان قرن نوزده و آغاز قرن بیستم دارند.نوگرایی
اندیشه‌ای است که بر قدرت انسان برای ایجاد، بهبود و تغییر شکل محیط اطرافش، با استفاده از علم، تکنولوژی و آزمایش‌های عملی،
تاکید می‌کند.

از پسانوگرایی غالباً به‌عنوان جریانی از اعتقادات یاد می‌شود که از طریق معکوس نمودن شماری از انگاشت‌های بنیادین نوگرایی، جایگزین نوگرایی گشته و یا در حال جایگزینی آن می‌باشند. به‌عنوان مثال، نوگرایی اهمیت بسیار زیادی به مفاهیمی از قبیل منطق،
مادیت و پیشرفت از یک سو و مفاهیمی که ریشه در روشنفکری داشته و جریانات اثبات گرایی و واقع گرایی اواخر قرن ۱۹ ازسوی دیگر قایل است – در حالیکه پسانوگرایی اصولاً وجود واقعی این مطلوبات را زیر سوال می‌برد.

بحث طرفداران پسانوگرایی اغلب آن است که مطلوب‌های واقعی آن‌ها در نتیجه شرایط خاص اقتصادی واجتماعی شامل آنچه به‌عنوان «سرمایه داری اخیر» و حضور دایمی رسانه‌های پخش و حرکت جامعه بسوی دوره تاریخی تازه در اثر فشار چنین اوضاعی، بوجود
می‌آیند. بهرحال، گروه کثیری از متفکرین و نویسندگان مفهوم پسانوگرایی را به‌عنوان بهترین عصر، تنوع و یا گسترش نوگرایی و نه واقعاً یک عصر یا تفکر مجزا لحاظ می‌نمایند.

به طور خلاصه، بحث طرفداران پسانوگرایی بر این پایه است که اقتصاد و شرایط تکنولوژیکی عصر ما به تمرکز زدایی جامعه تحت سلطه رسانه‌های جمعی انجامیده‌اند که در آن اعتقادات ارایه کننده ارجاعات داخلی و کپی یکدیگر و بدون هیچ نوع اصالت، ثبات یا هدف برای
مقاصد ارتباطات، مفاهیم هستند. جهانی سازی که محصول ابداعات در زمینه‌های ارتباطات، تولید و حمل و نقل است، گاهی به‌عنوان نیرویی که محرک آن عدم تمرکز در زندگی مدرن است شناخته شده‌است

0/5 (0 دیدگاه)