توضیحات

                                                                       کتاب مژده ی بهار

                                                     معرفی کتاب مژده ی بهار

اثری است از شکوفه شهبال داستان دختری با اصالت به نام شادی که زندگی او را از هنگام تولدش روایت می کند، دختری که در سال های پیش از انقلاب پای بر عرصه وجود می نهد، انقلاب را مشاهده می کند، دوران جنگ را از سر می گذراند، عاشق می شود، ادامه تحصیل می دهد، کار می کند و از یادآوری عشق قدیمی اش به وجد می آید. شادی که دختری شاداب و خوش بر و رو است در دوران جوانی دل مردان بسیاری را می برد و در این میان تنها دل در گرو یک نفر دارد. کسی که به خاطر او دست رد به سینه هر عاشق دلسوخته می زند.

گزیده ای از کتاب مژده ی بهار

مردم ایران نوروز سال شصت را با صدای موشک و جنگ آغاز کردند. پیمان و پژمان به مرخصی آمده بودند و اعضای خانواده  یک بار دیگر همگی دور هم جمع شدند، ولی ترکش های نگرانی و اضطراب هراز گاهی به شاهرگ آرامششان فرو رفته و غمگینشان می کرد… پیمان و پژمان در شکل و قیافه کاملا به هم شباهت داشتند ولی از نظر اخلاق و رفتار، بسیار با یکدیگر متفاوت بودند. پژمان شوخ طبع بود و از جبهه خاطرات خنده داری را بازگو می کرد و همه را می خنداند، ولی پیمان نسبت به او آرام تر بود و حوادث جدی میدان جنگ را تعریف می کرد. لطیفه نمی دانست آیا باز هم آن ها را در کنار خود خواهد داشت یا نه؟ آقا رضا به قامت رشید پسرانش با لذت نگاه می کرد و از خداوند سلامتی آن ها و همه جوانان را طلب می کرد.

0/5 (0 دیدگاه)