توضیحات

                                                           کتاب وقت رفتن

                                                معرفی کتاب وقت رفتن

کتاب وقت رفتن اثر نویسنده اتریشی، یوزف وینکلر است که بر اساس تجربیات شخصی خودش شکل گرفته است. شخصیت اصلی این کتاب، یعنی ماکسیمیلیان، در اصل خود وینکلر است که دوران کودکی اش را شرح می دهد. دورانی که محبت پدری سهم حیوانات مزرعه و خشونت سهم بچه هاست.

«وقت رفتن» زندگی دهقان زاده ای به نام ماکسیمیلیان است که در خانه ی پدری اش زندگی می کند. او دستیار کشیش و شاهد حوادثی است که در آن روستا رخ می دهد؛ روستایی که مردمش پایبند به اصول افراطی مذهبی و خرافاتی هستند و نویسنده می کوشد این عقاید را بی پرده به چالش بکشد. داستان با شرح واقعه ای درباره ی یکی از اهالی روستا آغاز می شود و از همان ابتدای امر تکلیف خواننده را مشخص می کند:

در سال های دهه ی سی، مردی تندیسی از عیسی مسیح را که به اندازه ی قد انسان بود داخل آبشار انداخت. کشیش دهکده، که ضمنا تمثال کوچک قدیسین نقش می زد، مسیح مصلوب را که موقع سرنگون شدن در آبشار هر دو دستش قطع شده بود، در بستر نهر پیدا کرد و تندیس ناقص را در راهروی خانه اش نصب کرد. به گفته ی کشیش، هتک حرمت کننده به جزای عمل شنیعش رسید و در جنگ هیتلری هر دو دستش قطع شد. کمی بعد، کشیش دهکده جلوی ساختمان مدرسه، یک ستون یادبود یا منظره ای از جهنم برپا کرد.

0/5 (0 دیدگاه)