توضیحات
کتاب رد پای برف تا بلوغ کامل گل سرخ
معرفی کتاب رد پای برف تا بلوغ کامل گل سرخ
رد پای برف تا بلوغ کامل گل سرخ
سید علی صالحی
پُراميد، پيگير و پايانناپذير. اينگونه زيستن، زبانِ گفتوگوىِ من با جهان است، چندان كه گاه از خود سؤال مىكنم: نشناختن، نياموختن، و باور نياوردن به نوميدى… آيا علتِ عادت به تحملِ رنجها نيست؟ باشد…! چه كسى گفته است بالاتر از سياهى رنگى نيست!؟ به وقت، كه با رؤياهايمان به جنگِ مرگ مىرويم، درمىيابيم كه بالاتر از سياهى، تازه سرآغازِ همه رنگهاى بىنهايتِ حيات است.زيستن در چنين اقليمىست كه پرده از رخسارِ رازآلودِ چيستىها را كنار مىزند، و تو بىآنكه در زَمهريرِ هجومِ رنجها به زانو درآيى، با ايمانى تمامْعيار، خويش را آواز مىدهى كه توانستن در نخواستن است، هم به اميدِ عاشقانهترين آرمانهاى انسانى، كه يكى از آن ميان… همين پيگيرىِ بىپايانِ خلاقيت است.و اينجا براى من همه چيز يعنى آفرينشِ شعر، آن هم در هر شرايطى! ذرهذره ذوب شدن تا سَرحدِ ناپيدايى، حالا به هر تعبيرى… جز آن مقصد كه مضمونِ فطرى يا تقديرِ خودْنوشته توست. فقط يك چيز، همه چيز براى يك چيز! و نخستْ قَدَم آن است كه خود فدايى بىچند و چون آن شوى، چه رسد به هرچه وابسته به اين سپنجِ خور و خواب و درد و دوا.هم اگر گفته شود كه اين راه را هزاران خطا در پى است، تو را چه باك! زيرا در سرنوشتى چنين، سرشتى نيز چنين بايد. وقتى به راه برخاستى… تا انتهاىِ جهان برو! مكث، مرگ است. نبايد بَرده شرايط شد، شرايط را بايد دگرگون كرد.شرايط سخت است؟ باشد…! انسان هم سرسخت است. ما همچنان در پناهِ انسانىترين رؤياها، زنده و پُراميد خواهيم زيست؛ رُخ به رُخِ ناراستىها، رو در روىِ كاستىها. ما در خواب حتى نبايد از تمرينِ حساس ماندن در برابرِ سرنوشتِ انسان خسته شويم. حساس ماندن در اقليمى فراسوىِ خواستههاى موقت و ميرا. رازِ اميد و روايتِ رؤياهاى زندگى همين است؛ انسانِ نوشتن براى نوشتنِ انسان. همه چيز انسان است.
گزیده ای از کتاب رد پای برف تا بلوغ کامل گل سرخ
هي دختر برف هاي هرچه بسيار تشنگي
در اين دقيقه مکشوف
مسير ماه پر از مويه هاي مکرر من است
در آغاز کتاب رد پای برف تا بلوغ کامل گل سرخ می خوانیم:
فهرست
در ستايش زنده ماندن 7
كتاب اول. رَدِ پاى برف تا بلوغِ كاملِ گُلِ سُرخ
همه 11
تابلو، جاده، سفر 17
منظومهى مىنوشانِ وى 23
دستْ نوشتههاى آغشته به عطر سيب 27
گاهى به شكلِ كهنْسالِ مرگ. 32
زن آمده اينجا 35
قرائتِ دستْخطِ دريا براى من آسان است. 39
انار، زعفران، حَنا 42
ويل للمُكِذّبين 45
شب، شبِ شريف! 49
در مذهبِ ما 51
براى دخترى در مسير برف 54
يك اتفاقِ بىاسم 57
تو … زنى، زيبازادهى زمين! 60
انار شكفته از بكارتِ قند 63
پيامبرزادهى پروانهها 67
كتاب دوم. سهگانهى صبح (حروفْيه، اوروسكيا، اَياپير)
اوراد حروفيه
- (دروغ مىگويند زندگانِ زمين،) 73
- (به ياد آر! / و بگو) 75
- (به ياد آر! / من بركت كلمات زمينام) 78
- (بيا وُ / به ياد آر) 81
- (به ياد آر! / جهانِ پيش از تولدِ خويش را،) 84
- (به ياد آر مرا) 86
اورادِ اوروسكيا
- (اين سايه) 88
- (من كهنْسالىِ كلماتِ توام) 90
- (اين آخرين هجرتِ من است) 93
- (او / در سايهى بادبانِ بزرگ نشسته) 95
اوراد اَياپير
- (نه ماه بر بام وُ) 98
- (من به بهشتِ اوروسكيا بازمىگردم) 101
كتاب سوم. هى اُستُنِ حنّانه آمين…!
هى اُستُنِ حنانه آمين …! 107
كتاب چهارم. طامات
نَه بله! 161
هيچ كس نيست 164
به هيچ وجه 166
بايد تمامش كنم. 168
طامات 171
PASSWORD 174
خودت باش! 176
مشكلى نيست. 179
مهم نيست، هياهو به گوشِ سنگ نمىرسد. 181
در بندِ ترجيعِ يك ترانه 183
بىدوا زيستن در اين همه درد 186
يك داستان كوتاه براى همهى شعرهاى جهان 189
سپيدخوانىِ خُنياگران 196
دنباله درسِ مخفىِ اتفاق. 199
تلاش براى برهنه كردنِ يك استعاره. 203
نشنيده بگير! 205
يكى دو ساعت گَپِ دوستانه (!) 208
از هر دفتر، ورقى! از هر ورقى، واژهاى! 212
درگاه را براى انتظار آفريدهاند. 218
قضيه از همان قرار است. 222
قول، قولِ قول! 224
راه همين است رو به هر كجا. 226
من 229
مرورِ چيزهاى هر هميشهاى. 232
كلمه از كبريا گرفتهام، گريستن از عقوبتِ كنعان. 235
تشنه، از قونيه رو به ماهِ بلخ. 238
كتاب پنجم. دستافشانىِ حروف در تكلمِ نى
اتفاقِاول 243
اتفاق دوم 247
اتفاق سوّم 250
اتفاقِ چهارم 254
اتفاق پنجم 257
اتفاق آخر 261
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.