توضیحات

                                                                 کتاب انتهای سادگی (2جلدی)

                                                      معرفی کتاب انتهای سادگی

داستان زندگي دختري ساده و كم تجربه به نام مريم كه پس از شكست در عشقي دروغين و كثيف، چنان زخم عميقي بر دلش مي نشيند كه هيچ كس و هيچ چيز توانايي مرهم نهادن بر آن را ندارد مگر قدرت عشق، دلبستگي حقيقي كه سر تا پاي وجودش را لبريز از مهر و محبت كند.

 

گزیده ای ار کتاب انتهای سادگی

بابك! پسرعموش، نه دروغ مي گويد. او حرف مي زد ولي من ديگر نمي شنيدم. چرا… چرا بابك اين كار را كرد… نه دروغ است، اين دو دست به يكي كرده اند تا مرا اذيت كنند. آره، اين يك شوخي كثيف و آزاردهنده ست، حتما الان بابك وارد مي شود و مي گويد كه اينها همه يك كمدي درام بوده. عقب رفتم و به ديوار تكيه دادم و همان جا سينه ديوار نشستم و به صورت سميرا نگريستم، پس كي پايان اين نمايشنامه مسخره را اعلام مي كند. نمي فهميدم چه مي گفت، صدايش گنگ و زنگدار به گوش مي رسيد. به ياد نگاه بابك افتادم، نگاه سبزش، نه همه چيز دروغ است.

0/5 (0 دیدگاه)