توضیحات

                                                             کتاب دیوان سیف فرغانی

                                             معرفی کتاب دیوان سیف فرغانی

موضوع قصیده‌های سیف فرغانی که معرف مهارت او در سخن پارسی‌است، غالباً حمد خدا، نعت پیامبر اسلام و وعظ و اندرز و تحقیق و انتقاد از نابه‌سامانی‌های زمان و نیز در استقبال و جواب‌گویی به استادان مقدم بر خود چون رودکی و خاقانی و کمال‌الدین اسمعیل و سعدی و همام تبریزی‌است؛ خود سیف نیز اعتقاد داشت که شاعر استاد کسی‌است که بتواند از عهده نظیرگویی شاعران پیش از خود برآید.

سیف تنها یک بار به مدح شاهان پرداخت و آن قصیده‌ای در ستایش غازان‌خان، ایلخان مغول بود که به اسلام گروید و این آیین را در قلمرو ایلخانی گسترش داد. وی در قالب‌های قصیده، قطعه، رباعی و غزل، شعر سروده است ؛ در قصیده‌های خود ردیف‌های دشوار را برمی‌گزید و در ترکیبات و مفردات از وارد کردن آثار لهجه محلی ابا نداشت .

سیف فرغانی مانند بسیاری از مشایخ عهد خود که ایران را که به سبب هجوم و ازار مغول و تاتار ترک می گفته ودر کشورهای همسایه گرد می امده اند از زادگاه خود در تاریخ نا معلومی به اسیای صغیر رفته و همان جا مانده و در گذشته است

علت گمنام ماندن این صوفی زاهد و متقی ان است که وی پس از ایران و اقامت دربلاد روم دیگر به وطن باز نگشته و درست در ایامی در گذشته است که اسیای صغیر زیر سیطره ایلخانان و بیداد مغولان ارتبات چندانی با بلاد ایران نداشته است

قسمت هایی از کتاب دیوان سیف فرغانی
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد هم رونق زمان شما نیز بگذرد وین بوم محنت از پی آن تاکند خراب بر دولت آشیان شما نیز بگذرد باد خزان نکبت ایام ناگهان بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز این تیزی سنان شما نیز بگذرد چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد بیداد ظالمان شما نیز بگذرد در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت این عوعو سگان شما نیز بگذرد آن کس که اسب داشت غبارش فرونشست گرد سم خران شما نیز بگذرد بادی که در زمانه بسی شمع ها بکشت هم بر چراغدان شما نیز بگذرد زین کاروان سرای بسی کاروان گذشت ناچار کاروان شما نیز بگذرد ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن تاثیر اختران شما نیز بگذرد این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد بیش از دو روز بود از آن دگر کسان بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم تا سختی کمان شما نیز بگذرد در باغ دولت دگران بود مدتی این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد آبیست ایستاده در این خانه مال و جاه این آب ناروان شما نیز بگذرد ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع این گرگی شبان شما نیز بگذرد پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست هم بر پیادگان شما نیز بگذرد ای دوستان خواهم که به نیکی دعای سیف یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
0/5 (0 دیدگاه)