توضیحات
کتاب مجموعه کتاب های سعادت
معرفی کتاب مجموعه کتاب های سعادت
مجموعه کتابهای سعادت
مجموعه کتابهای سعادت، پنج جلد از آثار بینظیر نویسنده ژرفنگر و فهیم، رندی گیج است که در طی سالها مطالعه و تحقیق در دنیای شگفتانگیز موفقیت با آنها آشنا شده است.
ما زمانی سعادت واقعی و خوشبختی درونی را حس میکنیم که دوست داشتن دیگران را بر «محبوب بودن» خود ترجیح بدهیم. به عبارت دیگر، ما بیش از آنکه به محبوب بودن خود نزد دیگران نیاز داشته باشیم، به دوست داشتن دیگران نیازمندیم. انسان آزاده و وارسته بیش از آنکه در پی شادی خویش باشد نگران سعادت دیگران است. او نیکبختی خود را محصول نیکبخت شدن دیگران میداند.
«انسانهای سعادتمند» که «کودکوار» زندگی را «تجربه» میکنند، شادی و خوشی را نه در انگارهها و زرقوبرقهای خارج که در انگاشتهای درونی و زینتهای فطری خلق میکنند. به همین سبب ثروت آنها نه در بیرون که در درون است و حتی شهرت آنها نه در اقوال و افکار دیگران، که در احوال درون است.
انسان سعادتمند گمنام است؛ گمنامی او آزاد کنندۀ روحش از دام انتظارات و توقعات دیگران است. گمنامی و آزادگی او را غنا میبخشند، زیرا شهرت آدمی را در چرخۀ «مقبولنمایی» و «حفظ موقعیت» نگه میدارد و مانع آزادی فکر و تنوع عمل او میشود. به تعبیر جولیا کامرون که با بیانی ژرف میگوید:
شهرت تخدیر کنندهای معنوی است. معمولاً محصول فرعی کار هنری ماست، ولی مانند زبالههای اتمی میتواند محصول فرعی بسیار خطرناکی باشد. شهرت آرزوی حصول و آرزوی حفظ آن میتواند عارضۀ «چطور به نظر برسم» ایجاد کند. آنگاه سؤال شخصی این نیست که کارم چگونه است؟ سؤال این است که «کارم از دیدگاه دیگران چگونه است؟»
به عبارت دیگر، شهرت و حفظ آن بخش عظیمی از انرژی ما را به خود مشغول میدارد و مانع ظهور سیال و روان انرژی ذهن و اندیشه میشود. شهرت، خلاقیت را میکُشد و نیروی آفرینندگی، جوشندگی و خودانگیختگی را از آدمی میگیرد.
کسی که در دام شهرت گیر کرده است در یک انقباض دائمی گرفتار آمده و همیشه حالت دفاعی دارد تا مبادا از درجۀ مقبولیت و محبوبیتش کم شود. به همین سبب او دیگر نمیتواند زندگی روان و سادهای داشته باشد. او دیگر خودش نیست؛ او همیشه در زندان «حفظِ خود» و نقاب «نقشِ خود» به نقاشی و رنگآمیزی بیرونی مشغول است بدون اینکه تجربۀ فردیت و استقلال خویش را حس کند.
انسان سعادتمند رقابت نمیکند. خود را با دیگری و دیگران مقایسه نمیکند. عظمت و برتری او نه در برتری از دیگران، بلکه در نزدیکی با طبیعت و فردیت خویش است، زیرا در مرام و سلوک زندگی ساده و بیریای این افراد، بلوغ و پختگیِ افراد نه در رشد «طولی» که در بالندگی «عمقی» و «درونی» آنهاست. در این دیدگاه خودشکوفایی تمامیت بخشیدن به خود است نه برتر آمدن از دیگران. در اینجا خودشکوفایی عمقِ «بودن» است نه طول «شدن!» تحقق فردیّت است نه تراکم شخصیت! انسان در فردیت «تمایز یافته»، «خالص یگانه» و «منحصربهفرد» است؛ اما در شخصیت نقش یافتگی، شهرت، مقبولیت اجتماعی، تقلید و همنوایی جای خودیافتگی و یگانگی را میگیرد. در فردیت «رقابت» جای خود را به «رفاقت» میدهد، زیرا در رقابت انرژی آدمی صرف مبارزه با دیگران و چگونگی فائقآمدن بر آنها میشود؛ اما در رفاقت ذهن و روان آدمی از این انرژی فرساینده آزاد میشود و بهجای «همستیزی»، «همگرایی» توسعه مییابد.
بیش از بیست سال است که رَندی گِیج به مردم کمک میکند تا باورهای منفی و محدود کننده خود را تغییر دهند و رسیدن به خواستهها و موفقیت در انجام کارهایشان را در هر کجا که هستند بیاموزند و به معنای واقعی آن را تجربه کنند. رندی هماکنون یک مربی و سخنران صاحبنام در سطح بینالمللی است که هر سال در هفت قاره دنیا در ارتباط با همین موضوعها و مانند آن برنامههای زنده اجرا میکند. مردم از سراسر جهان در برنامههای آموزشی او با نام «پیشرفت و موفقیت در زندگی» و دیگر موضوعها، باعلاقه و کنجکاوی شرکت میکنند.
داستان زندگی او، از دوران زندان رفتنش در نوجوانی تا امروز که به میلیونری خودساخته تبدیل شده است، همواره الهامبخش خیلیها در سراسر جهان بوده است. عبور پرماجرای او از مرحله ناتوانی و درماندگی به مرحله غلبه بر ترس و گذر از دام اعتیاد و اعتمادبهنفس، او را به متخصصی کمنظیر در روند رشد و پیشرفت شخصی تبدیل کرده است. او شخصاً از این درههای عمیق و هولناک عبور کرده و تجربههای بسیاری را با خود به یادگار آورده است. توجه به این یافتهها میتواند برای همه و بهویژه نسل جوان مفید و سازنده باشد که نیازمند توجه و دقت بیشتر هستند.
جملات برگزیدهی کتاب مجموعه کتابهای سعادت
– پنیر مجانی فقط در تله موش یافت میشود.
– هیچ گرانی بیحکمت نیست، هیچ ارزانی بیدلیل.
– ذهن شما وسیلهای برای فقر یا سعادتمندی است.
– سعادت شما میانگینِ سعادت پنج تن از نزدیکترین دوستان شماست.
– زندگی شما از زمانی آغاز میشود که سرنوشت خود را در دست بگیرید.
– سعادت شبیه پرنده است، وقتی به سراغ ما میآید که آشیانهاش را آماده سازیم!
– برای رسیدن به جایی که تا به حال نرسیدهایم، باید از راهی برویم که تا به حال نرفتهایم.
– زندگی خیلی کوتاه است که آدم بخواهد در قسمت اکونومی پرواز کند و بر خود سخت بگیرد.
– آنچه را فکر میکنید میخواهید، درخواست میکنید؛ اما آنچه را واقعاً میخواهید به دست میآورید.
– زندگی با تغییر صورتهای خارجی تغییر نمیکند، بلکه فقط با کار باطنی هر فرد روی خودش تغییر میکند.
در بخشی از کتاب مجموعه کتابهای سعادت میخوانیم:
به قول چارلز فیلمور خالق هستی برای تمام نیازهای ما پاسخی در جهان هستی قرار داده است که دنیای اطراف ما را در بر گرفتهاند. مهمتر اینکه این دنیای پاسخها به تفکر انسان واکنش نشان داده و به واسطه افکار او شکل میگیرند.
هیچ نقطهای روی کره زمین نیست که خداوند در آن حضور نداشته باشد و بنابراین فراوانی در همهجا وجود دارد. پاسخ نیازهای ما از بالا فرستاده نمیشود، نباید دنبال آن بگردیم یا منتظر رسیدنش باشیم، همه چیز همینجاست، منتظر شماست تا آن را بخوانید، بیابید و استجابت کنید.
هیچ فکری به ذهن شما خطور نمیکند مگر اینکه بتوانید آن را به اجرا درآورید. شما افکارتان را به سعادت تبدیل میکنید، زیرا توانایی خود را باور داشتهاید، باوری که ورای محدودیت انسان است و این سعادت فقط به این دلیل نیست که خداوند خواسته شما را شنیده و آن را برآورده کرده است.
حال مسئله این است که چگونه میتوانیم این فراوانی در جهان هستی را به سعادتمندی تبدیل کنیم؟ با ایدهها.
اساس همهچیز در ذهن است و ایدهها مرکز آگاهی هستند. ذهن نامحدود مخزن تمام ایدههای انسان است. سلامتی، روابط و اوضاع مالی شما همگی به واسطه ایدههایتان شکل میگیرند. درنهایت نیز هرچه هستید نتیجه تلاشهایتان برای ظهور آن ایدههاست.
هستی، صاحب اختیارِ سعادت شما نیست و قدرت ایجاد این سعادت تمام و کمال در اختیار خود شماست. منبع رفع نیازها، قدرتی بزرگتر از شماست؛ اما آن قدرت شما را به هرچه نیاز دارید مجهز کرده است. درواقع شما در تأمین سعادت خود با خالق همکاری میکنید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.