توضیحات
کتاب شکستن عادت های خود
معرفی کتاب شکستن عادت های خود
حاصل یک تحقیق ژرف که میان علم و معنویت پل ایجاد میکند. کتاب شکستن عادتهای خود نوشتهی جو دیسپنزا با زبانی ساده و قابل فهم توضیح میدهد که چگونه با کنار گذاشتن عادتهای کهنه، ذهن خود را متحول کنیم؛ به گونهای که دیگر به زندگی ملالآور گذشته باز نگردیم.
دربارهی کتاب شکستن عادتهای خود
برخی باورها به ما میگویند که بسیاری از رفتارها و کردارهایمان غیرقابل تغییر هستند؛ باورهایی مانند اینکه بسیاری از اعمال و دلایل عملکردمان در زندگی، ریشه در ژنتیک ما دارند. اما کتاب شکستن عادتهای خود (Breaking The Habit of Being Yourself) نوشتهی جو دیسپنزاروی این باورها خط بطلان میکشد و میگوید ما توانایی آن را داریم که عملکرد ذهن و مغز خود را برای موفقیت تغییر دهیم.
مطالعهی این کتاب پرده از یک راز بزرگ برمیدارد: ما مجبور نیستیم با نقشهی ژنتیکی خود زندگی کنیم و یک محکوم ابدی برای رسیدن به یک هدف از پیش مشخص شده نیستیم. دانش جدیدی که در این کتاب ظهور کرده میگوید ما قادر هستیم واقعیتی را که خود آن سهیم بودهایم انتخاب کنیم و به آنچه میخواهیم برسیم.
در کتاب شکستن عادتهای خود که جو دیسپنزا آن را به رشته تحریر درآورده، نشان داده میشود که ذهن و ماده چه ارتباطی با یکدیگر دارند و چگونه تغییرات فیزیکی مثبت در مغز باعث میشود عملکرد ذهن نیز بهبود پیدا کند. در نتیجه تغییراتی که در ذهن ما ایجاد میشود باعث میشود کیفیت زندگی نیز بهتر شده و ما در مسیر تازهای گام برداریم که موفقیتهای ما را چه در حرفه و چه ارتباطاتمان تضمین میکند.
به عبارت دیگر کتاب شکستن عادتهای خود یک راهنمای عملی برای کمال ذهن است. اگرچه این هدف در ابتدا کمی پیچیده به نظر میرسد اما نویسنده تلاش کرده است تا مفاهیم و محتوای کتاب را ساده و قابل فهم بنویسد و در کنار پرداختن و توضیح برخی مسائل علمی که لازمهی توضیح مباحث کتاب است تصویری واقعگرایانه را برای مخاطب عام ایجاد کند.
در کتاب شکستن عادتهای خود اثر جو دیسپنزا و ترجمهی فریبا جعفری نمینی دانشها و زمینههای علمی مختلفی همچون فیزیک کوانتوم، علوم اعصاب، شیمی و فیزیولوژی مغز، زیستشناسی و ژنتیک با یکدیگر ترکیب میشوند تا نشان داده شود چگونه تغییرات ذهنی میتواند روی رفتارها و عملکرد ما تأثیر بگذارد و چگونه امکان دارد تا مسیر تحول ذهن را مرحله به مرحله طی کنیم.
به باور نویسندهی کتاب، ما در عصری زندگی میکنیم که «آگاهی» و «دانستن» به تنهایی نمیتواند راهگشای زندگی انسانها باشد بلکه باید بتوانیم «چگونه عمل کردن» را فرابگیریم. برای این کار ضروریست مهارت آن را داشته باشیم که مفاهیم علمی روز را با دانش باستانی تلفیق کنیم و آنچه را از آن به دست میآوریم برای موفقیت در زندگی به کار ببندیم.
در کتاب شکستن عادتهای خود از راه اطلاعات فکری میآموزیم که چگونه دانستههایمان را به فلسفهی ذهنی خود تبدیل کنیم و آن را مرحله به مرحله در مسیر زندگی به کار گیریم تا در این زمینه به یک «استاد» تبدیل شویم. در این مسیر ما از یک فیلسوف که فقط در حوزهی نظری اطلاعات دارد به فردی تبدیل میشویم که در عمل به اصول فلسفی یک تازهکار به حساب میآید و سپس با تمرین و ممارست در این اصول، میتوانیم حرفهای شویم.
در بخشی از کتاب شکستن عادتهای خود میخوانیم
وقتی شما شفاف باشید، ظاهرتان همانی است که هستید و افکار و احساسات درونیتان در محیط بیرونتان بازتاب مییابد. وقتی به چنین حالتی رسیدید، زندگی و ذهن شما همسو میشوند. این رابطه نهایی بین شما و تمام آفریدههای بیرونیتان است. این یعنی زندگی شما از تمام جهات بازتاب ذهنتان است. شما زندگی خودتان هستید و زندگیتان بازتاب شماست. اگر همانطور که فیزیک کوانتومی میگوید، محیط امتداد ذهن باشد، زندگی خود را طوری سامان میبخشد که ذهن شما را بازتاب دهد.
شفافیت حالتی از قدرت حقیقی است که شما در آن رؤیای دگرگونی شخصی خود را تحقق بخشیدهاید. شما ازطریق تجربه حکمت اندوختهاید و از محیط و واقعیت گذشتهتان بزرگتر هستید.
نشانه شفاف شدن این است که افکار بیش از حد تحلیلی یا انتقادی نداشته باشید. شما نمیخواهید مانند گذشته فکر کنید، زیرا این کار شما را از حالت کنونیتان دور خواهد کرد.
لحظهای خواهد رسید که…
وقتی زندگی شما با اتفاقات جدید و شگفتانگیز آغاز میشود، لحظهای فرامیرسد که میفهمید ذهن شماست که آنها را خلق کرده است؛ آنگاه متعجب میشوید و بیدار خواهید شد. شما در خشنودی کامل از این نقطهنظر به کل زندگی خود نگاه خواهید کرد و نمیخواهید چیزی را تغییر دهید. از اقدامات خود پشیمان نخواهید شد و از هر اتفاقی که برایتان افتاده، احساس بدی نخواهید داشت، زیرا در آن لحظه تجلی، همه چیز برای شما منطقی خواهد بود. خواهید دید که چگونه گذشته، شما را به این وضعیت عالی رسانده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.