توضیحات
کتاب زیبا و ملعون
معرفی کتاب زیبا و ملعون
یکی دیگر از آثار نویسنده معروف کتاب گتسبی بزرگ با نام زیبا و ملعون این بار داستان تجربه اندوختن جوانهای رمانتیک و خام آمریکایی را در بستر جامعه این کشور پهناور بیان میکند. زیبا و ملعون همانند دیگر آثار «فیتز جرالد» در واقع سوگنامهای است برای پایان دوران رمانتیک و شروع دورانی که فقط واقعیتهای سرکوبگر دارد. در واقع نویسنده در این کتاب از جوانان به نوعی توهمزدایی میکند.
«سال١٩١٣ وقتی «آنتونی پچ» بیست و پنج ساله بود، از زمانی که بازی سرنوشت یا روحالقدس بیست و پنج سالگی، دست کم به لحاظ نظری، بر سرش خراب شده بود دو سال میگذشت. این بازی سرنوشت کار را تمام کرد، تلنگر آخر، نوعی نهیب فکری، اما در آغاز این داستان، تازه به خود آمده و از مرحله آگاهی جلوتر نرفته است. اولین بار او را در دورهای میبیند که مدام از خود میپرسد عزت و عقل درست و حسابی دارد یا نه! نازکایی شرمآور و زشت که چون لایه نفت روی آب زلال برکه بر سطح جهان میدرخشد، البته این شرایط با مواقعی که خودش را مردی جوان و استثنایی، با فرهنگ و فرهیخته، سازگار با محیط و یک سروگردن بالاتر از همه آشنایانش میبیند، کاملاً فرق دارند.»
فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد، زاده ی ۲۴ سپتامبر ۱۸۹۶ و درگذشته ی ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰، نویسنده ی آمریکایی رمان و داستان های کوتاه بود. آثار فیتزجرالد نمایانگر عصر جاز در آمریکا است. او به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ سده ی بیستم میلادی شناخته می شود. شناخته شده ترین اثر او رمان گتسبی بزرگ است که اولین بار در سال ۱۹۲۵ منتشر شد.وی در سینت پال مینه سوتا در خانواده ای کاتولیک و ایرلندی از طبقهی متوسط دیده به جهان گشود.از ۱۸۹۸ میلادی تا ۱۹۰۱ میلادی را در سیراکیوز، نیویورک و پس از آن در سال های ۱۹۰۳ میلادی تا ۱۹۰۸ میلادی را در بوفالو واقع در نیویورک گذراند و در همان جا وارد آکادمی ناردین شد. هنگامی که پدرش از کمپانی پروکتر اند گمبل اخراج شد، خانواده اش به مینسوتا بازگشت و اسکات وارد آکادمی سنت پاول شد.هنگامی که ۱۳ ساله بود نخستین رمان کارآگاهی خود را در روزنامه ی مدرسه به چاپ رساند. در ۱۶ سالگی برای کوتاهی در درس خواندن از آکادمی سنت پاول اخراج شد. سپس به مدرسه ی نیومن رفت و در سال ۱۹۱۳ میلادی وارد دانشگاه پرینستون شد.فیتزجرالد سال ۱۹۳۷ پس از بستن قراردادی با کمپانی رسانه ای «ام جی ام» به لس آنجلس مهاجرت می کند. وقتی فیتزجرالد داستان کوتاه «دمای هوا» را در سال ۱۹۳۸ نوشت در مجله ی «اسکوایر» فیلم نامه و داستان کوتاه می نوشت و روی رمان تمام نشده اش به نام «عشق آخرین تایکون» کار می کرد.اسکات فیتزجرالد ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰ درگذشت و روزنامه ی نیویورک تایمز در خبر درگذشت او نوشت: «آینده ی حرفه ای درخشان او آن طور که باید، هیچ وقت تحقق نیافت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.