توضیحات

                                                          کتاب گرایش های ضد هنری دادائیسم

                                                      معرفی کتاب گرایش های ضد هنری دادائیسم

                                      مروری بر کتاب گرایش های ضد هنری دادائیسم

این جنبش صرفاً ظاهری خام و ناپخته داشت بسیاری از دادائیست ها استعداد های دوگانه خود را بر همان قرار پرورش دادند آنها از آنجا که هنرمندان فعالی به شمار می‌آمدند به همان اندازه در این زمینه خلاقیت و نیز به آن تعهد داشتند که در اسلوب های بصری از آن
برخوردار بودند با وجود بیانیه های بسیاری که دادائیست ها نوشتند هیچ گروه متحدی از این جنبش حمایت نکرد با این حال در هر شهر
کوچک و بزرگی کسانی بودند تا نقش سخنگو را برای آنها ایفا کنند آنها کانونی را برای حامیان جنبش مهیا کردند و از میان این حامیان
برخی به نوبه خود حال تنها برای مدت کوتاه یا هر از چند گاهی در فعالیت‌های دادائیستی شرکت می‌نمودند دوران فعالیت جنبش دادا را می‌توان تقریباً در سال‌های بین تاسیس کافه ولتر در زوریخ یعنی در سال ۱۹۱۶ و اوایل دهه ۱۹۲۰ در پاریس جایی که جنبش در آن پایان
یافت برگرداند نویسندگان و هنرمندان فعال در این جنبش خود در مورد اینکه دادائیسم دقیقاً در چه زمانی به پایان رسید نظر یکسانی
ندارند با این حال اقبال دادائیست زوریخی و موسس کافه ولتر پایان آن را تنها چند ماه پس از آغازش قرار داد در هر صورت مهم آن است که ظهور و افول این جنبش واکنشی به وضعیت سیاسی آن زمان بود به اروپایی شکل گرفته از دولت های ملی متخاصم که در سال
۱۹۱۶ درگیر جنگ سهمگینی علیه یکدیگر شدند و پس از سال ۱۹۱۸ نیز نظم اجتماعی و سیاسی جدیدی را ایجاد نمودند دادائیسم اگرچه تفاوت چندانی با دیگر جریانات ادبی و هنری طنز سال پیش از خودش نداشته مانند فوتوریسم در ایتالیا کوبیسم در پاریس و اکسپرسیونیسم آلمان اما از حمایت جهانی گسترده‌ای برخوردار بوده است هنرمندان و فرهیختگان در دوره برلین هانوفر نیویورک پاریس
و شهرهای بسیار دیگر با هم در تماس مستقیم بودند در فعالیت‌های دادائیستی مشارکت می‌کردند و در نشر آثار بیشمار جنبش نیز
همکاری داشتند در زوریخ شهری که دادا در آن متولد شد طرفداران جنبش اغلب خود را با نمایش برنامه‌های ادبی به مردم معرفی می کردند همچنین دادا در برلین به صورت اعتراضی سیاسی در آمد برعکس دادائیست ها در کلن بر پیشرفت اسلوب های هنری جدید در
خلق تصویر متمرکز شدند نشریه های بسیاری که البته پیش تر نشان می دهد بی دوام بودند نه تنها مقاصد ارتباطات داخلی میان خود مراکز بین‌المللی دادائیستی را برآورده کردند بلکه توانستند به طیف وسیعی از مخاطبان دست یابند به این ترتیب مجله دروتتیلاتور در کلن به تیتراژ ۴۰ هزار جلد رسید دادائیست های زوریخ در سال ۱۹۱۶ موفق شدند صدهل مخاطب را که آمار تقریباً قابل ملاحظه‌ای است به مجالس ادبی خود جذب کنند در حالی که تنها سه سال بعد سالن‌های همتایان آنها در برلین تا ۲ هزار نفر هم پر می‌شد در سال
۱۹۱۹ تنها ظرف چند ماه چاپ های متعددی از کتاب نازک اشعار کورت شویترس با نام آنا بلومه به فروش رسید دادادئیست ها در تبلیغ خود بسیار چیره‌دست بودند آنها دقیقاً می دانستند چطور باید توقعات مخاطبان خود را در سطح بالایی نگه دارند اما دقیقاً همین توقعات
بسیار بالا بود که سرانجام به شکستشان منجر شد تمام آن غافلگیری ها ضربه ها و رسوایی هاشان به عمد و حساب شده بود مردم و مقامات نیز آنطور که انتظارش می‌رفت از خود واکنش نشان دادند برنامه‌های دادائیستی اعتراض مخاطبان را بر می انگیخت البته هدف از این برنامه‌ها نیز همین بود اما این اعتراضات اغلب به آشوب و جنجال ختم می شد مجلات دادائیستی بسیار بسته شدند نمایشگاه
ها تعطیل شدند کالاهای نمایشی مصادره شدند و هر از چند گاهی نیز تعدادی از این هنرمندان بازداشت می‌شدند هر چه بیشتر در
این برنامه‌ها به امید سرگرم شدن با تحریک دادائیست ها حضور میافتند این تحریک ها نیز پیشتر تاثیر خود را از دست می دادند و با
شکست مواجه می شدند خنده طعنه آمیز دادا که دادائیست ها راغب بودند از آن سخن بگویند برعکس شد این بار این مخاطبان بودند
که با خرسندی می‌خندیدند دادا سرانجام قربانی موفقیت خودش شد بیش از هر چیز دادائیسم نوعی بیان نگرش ذهنی بود که جوانان در سر تا سر جهان به کمک آن توانستند نسبت به طغیان های سیاسی و اجتماعی آن زمان واکنش نشان دهند دادائیست ها اعتراض خود را با فعالیت‌های هرج و مرج طلبانه غیرمنطقی متناقض و به معنای کلمه بی‌معنا و نیز با خواندن قطعات شعر و نثر و در قالب
هنرهای تجسمی ابراز نمودند به مناسبت جشن پنجاهمین سالگرد این جنبش هانس ارپ این چنین تبریک گفت پیش از آنکه دادا به
وجود بیاید دادا وجود داشت و به این ترتیب به دو جنبه متفاوت اشاره کرد نخست آن که نویسندگان و هنرمندان پیش از این در موقعیت
های مشابه به صورت های دادا گونه‌ای از بیان متوسل می‌شدند دوم آن که تمام تعاریف ارائه شده برای دادا بسیار گنگ و مبهم بود طوری که در صورت بسط آن تعاریف حامیان دوردست و بسیاری از شخصیت‌های فرعی نیز در بر گرفته می شدند مانند تئوفن دوسبرگ
هنرمند هلندی گروه د استیل که ظهور دادائیستی اش را با نام ای.ک.بونست به همه شناساند یا آرتور کروان فردی مرموز با نام مستعار
که مجله متنا را در پاریس به چاپ رساند و حتی در بوکس نیز برای خود اسم و رسمی به هم زد دادائیست ها می‌خواستند بر عصر خود
تاثیر بگذارند و به همین دلیل بیشتر از هر چیز بر عنصر فعال بودن در فعالیت های شان تاکید داشتند

0/5 (0 دیدگاه)