توضیحات

                                                  کتاب یک سرزمین موعود

                                     معرفی کتاب یک سرزمین موعود

کتاب یک سرزمین موعود

کتاب یک سرزمین موعود، خاطرات باراک اوباما است که با صداقتی مثال‌زدنی تلاش می‌کند شرح اتفاقات زندگی خود را در اختیارتان قرار دهد. او روایت خود را از روزهای کودکی آغاز می‌کند و تا اتمام دوره‌ی اول ریاست جمهوری ادامه می‌دهد. این اثر که به باور برخی، مهم‌ترین و بهترین کتاب سال 2020 است، یکی از پرفروش‌‌ترین‌های نیویورک تایمز به شمار می‌آید.

درباره‌ی کتاب یک سرزمین موعود

باراک اوباما  در این کتاب داستان اودیسه‌وار مرد جوانی را شرح می‌دهد که ناممکن را ممکن می‌سازد و با جزئیات، سفری را روایت می‌کند که تا رهبری مهم‌ترین کشور دنیا پیش می‌رود. او در کتاب یک سرزمین موعود با جزئیات کامل به زندگی سیاسی و شخصی خود می‌پردازد و از پشت پرده‌ی بسیاری از اتفاقات صحبت می‌کند. اوباما در کمال شگفتی اطلاعاتی در اختیارتان قرار می‌دهد که به هیچ‌وجه انتظارش را ندارید.

رئیس جمهور پیشین آمریکا، شما را به روزهایی می‌برد که تنها آرزوهای سیاسی‌اش پیروزی محوری انتخابات آیووا است و قدرت و تأثیر فعالیت‌های مردمی را در چهارم نوامبر 2008 برای‌تان شرح می‌دهد. اوباما احساسات خود را در تمامی فراز و فرودهای زندگی به زیبایی توصیف می‌کند.

نویسنده در کتاب سرزمین موعود با تأمل در خصوص مقام ریاست جمهوری، اکتشافی ویژه و قابل تأمل ارائه می‌دهد و محدودیت‌های قدرت این مقام را در موقعیت‌های حساس روایت می‌کند. این سیاستمدار شما را به مسکو، کاخ سفید، پکن، قاهره و… می‌برد و با زوایای پنهان سیاست‌های بین‌المللیِ آمریکا آشنا می‌شوید.

چهل و چهارمین رئیس‌جمهور ایالات متحده‌ی آمریکا چگونه کابینه‌ی خود را برگزید؟ در زمان بحران اقتصادی چه اقداماتی صورت داد؟ در مقابل سیاست‌های فردی مانند پوتین چه سیاست‌هایی در پیش گرفت؟ کتاب سرزمین موعود فرصتی است تا به درون ذهن اوباما قدم بگذارید و از نقش مهم او در حساس‌ترین وقایع جهان آگاه شوید.

این کتاب، اثری بسیار درون‌گرایانه و صمیمانه است و اوباما با صراحت کلامی خاص چشم‌تان را به روی بسیاری از مسائل مهم تاریخ معاصر می‌گشاید. او فقط به مسائل سیاسی نمی‌پردازد، بلکه شرح جذابی از زندگی خانوادگی خود ارائه می‌دهد و شما را با دختران و همسرش نیز آشنا می‌‌کند و همین اقدام به صداقت کتاب سرزمین موعود می‌افزاید.

کتاب حاضر پیام بسیار مهمی دارد و اوباما شما را به این حقیقت می‌رساند؛ دموکراسی یک هدیه نیست و ناگهانی به دست نمی‌آید‌، بلکه پدیده‌ای است که در اثر درک مشترک ساخته شده و همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد و نیاز به افرادی دارد که برای رشد و پیشرفت آن زحمت بکشند.

در بخشی از کتاب یک سرزمین موعود می‌خوانیم

بلافاصله پس از کنوانسیون، من، میشل و دخترها چمدانمان را بستیم تا راهی یک سفر تفریحی یک‌هفته‌ای در جنوب ایالت ایلینوی شویم. این سفر ترتیب داده شده بود تا به رأی‌دهندگان این ایالت نشان دهیم که تمرکز ما همیشه بر ایلینوی است و برای ما ارزش زیادی دارند. چند دقیقه‌ای از اولین توقفمان گذشت، داشتیم به سمت جنوب بزرگراه می‌رفتیم که ژرمیا، مدیر برنامه‌هایم در جنوب ایالات، تماسی از یکی از کارمندان ارشدم دریافت کرد.

«خب، خب با راننده مطرح خواهم کرد.»

من که کمی از بی‌خوابی شبانه و برنامه‌های شتاب‌زده خسته بودم، پرسیدم: «باز چه شده؟»

ژرمیا گفت: «ما انتظار داشتیم در پارک منتظر صد نفر باشیم، اما حالا این جمعیت به پانصد نفر رسیده. زنگ زدند و گفتند سرعتمان را کم کنیم تا راهی برای مدیریت این همه جمعیت پیدا کنند.»

بیست دقیقۀ بعد با صحنه‌ای عجیب مواجه شدیم. مثل این بود که تمام شهر را در یک پارک جا داده باشند. والدین فرزندانشان را روی دوششان گذاشته و آمده بودند. پیرترها صندلی‌هایشان را روی چمن گذاشته و نشسته بودند و پرچم‌های کوچکی را تکان می‌دادند. برخی مردها پیراهن‌های چهارخانه تنشان بود و کلاه لبه‌دار گذاشته بودند. قطعاً بسیاری از این افراد صرفاً برای کنجکاوی آمده بودند تا بفهمند قرار است چه خبری شود، اما دیگران صبورانه منتظر بودند. مالیا از پنجره به بیرون خیره شده بود و به تلاش ساشا برای پس زدنش توجهی نمی‌کرد.

مالیا پرسید: «این همه آدم در پارک چه می‌کنند؟»

میشل گفت: «برای دیدن بابا آمده‌اند.»

«چرا؟»

من به گیبس نگاه کردم، او شانه‌اش را بالا انداخت و گفت: «ظاهراً یک کشتی بزرگ‌تر نیاز دارید.»

0/5 (0 دیدگاه)