توضیحات

                                                                            کتاب پاسخ به ایوب

                                                          معرفی کتاب پاسخ به ایوب

مروری بر کتاب پاسخ به ایوب

تجزیه و تحلیل بلایایی که طبق روایت تورات برای آزمایش ایوب از جانب یهوه بدو رسیده است

در این کتاب یونگ بعضی از معتقدات دین یهود و مسیح را که در صورت ظاهر معقول و قابل قبول به نظر نمی آید و مخصوصا مضامین از تورات و انجیل را که با اصل اخلاقی بشر امروز وفق نمی دهند مورد تحقیق قرار داده و سعی می کند به وسیله تعبیرات روانشناسی آنها را توجیه کند و حتی از اشارات مرموزی که در باطن آنها درباره طریقه تکامل شخصیت فردی و بطور کلی آینده انسان و آنچه در اوضاع کنونی جهان در شرف وقوع است وجود دارد پرده برمی دارد.

یونگ در مقدمه این کتاب می گوید تصور اینکه ذات الهی تحول پذیر است و لاتغییرو ساکن نیست اشکالی ندارد زیرا تحرک لازمه نیروی حیاتی است. پایه و اساس تغییراتی که در این کتاب طرح شده است بروز تحولات در ماهیت یهوده می باشد.

یهوه بعد از ناخود آگاهی ودر نتیجه مواجهه با ایوب خود آگاه می شود ، بعد از فراموش کردن مونس ازلی خود حکمت ، دوباره آنرا به یاد می آورد ، دستگاه آفرینش را تعدیل می کند، در صدد خلقت نوین برمی آید، خود در شخص مسیح مجسم و سپس به وسیله روح القدس در نفوس افراد بشر جایگزین می شود و ( برای آنکه به موضوع کتاب بر گردیم) در قالب مسیح با تحمل عذاب بر سردار و به طور کلی با بشر شدن خود به« استیضاح» ایوب پاسخ می دهد.

 این کتاب همچنان به عنوان گسترده ترین تشریح و تفسیر یونگ از متون کتاب مقدس در نظر گرفته می شود. یونگ در این اثر به داستان مردی می پردازد که خدا را به چالش کشید؛ مردی که جهنم را بر روی زمین تجربه کرد اما همچنان از ایمان خود دست نکشید.

 او در این اثر تفسیر خود را از داستان های عهد قدیم را ارایه می دهد. تا سایه خداوند را مطرح نماید. در این داستان شیطان به خداوند می گوید ایوب که مرد راست و درستی است با بلاهای پشت سر هم علیه او سخن خواهد گفت. آن وقت خداوند انواع بلاها را برای ایوب می فرستد. سئوال اصلی یونگ این است : اگر خدا فقط خیر است و مسلط بر همه پس شیطان از کجا می آید و چطور خدا به او اجازه میدهد که وجود داشته باشد.

بعد خود پاسخ می دهد که خدای عهد قدیم برای ایوب بلا می فرستد و هنوز هم از او محبت می خواهد از نظر یونگ این نشانه از سایه خداوند است. ایوب سرآنجام با کمک خواستن از خداوند از بلا رهایی می یابد و از خدا در برابر خدا یاری می گیرد. پس این داستان ماهیت دوگانه خداوند را می نمایاند: خداوند بلاها و خداوند نجات بخش. یونگ می گوید خوب و بد دو نیمه یک کل معمائی اند. تمام آنچه خوب می خوانیم همیشه با بدی معادل آن می آید.

وی در این اثر پس از مکاشفات بسیاری که  در انتهای انجیل به آن می رسد به باور رسیده است که مشکل در این زمینه وقتی پیش می آید که افراد توجه ندارند که مفاهیم «خیر»و «شر» در واقع قضاوت های اخلاقی اند و ربطی به ماهیت غیر قابل درک وجود خداوند ندارند.

اندیشه اساسی «پاسخ به ایوب» واقعا این است که همه ما نیازمند دگرگونی حالت منفی درون خود هستیم تا امیدوار به دگرگونی دنیای خارج شویم. تصور معمایی خداوند ما را وادار به رویاروئی با سایه خودمان میکند. این همان کاری است که می کوشیم در جستجوی خود حقیقی مان انجام دهیم. این خود حقیقی نماینده جنبه های عمیق تر و عاقل تر از وجود ماست که مقصد حیات و مسیر حقیقی ما را می داند.

سفر ایوب، شباهت های زیادی با تجارب خود یونگ دارد چرا که این روانکاو برجسته ی سوییسی نیز، به ژرفای ناخودآگاه خود سفر می کرد و با وجوه مختلف و فرونشانده ی روح خود مواجه می شد. یونگ با ارتباط برقرار کردن میان مسائل ماورایی و مفاهیم ناخودآگاه، کتاب پاسخ به ایوب را نه به عنوان یک متخصص کتاب مقدس بلکه به عنوان پزشکی می نویسد که به گفته ی خودش، «شانس این را داشته تا اعماق زندگی ذهنی بسیاری از افراد را ببنید.»

0/5 (0 دیدگاه)