توضیحات

                                 کتاب مجموعه آثار افشین یداللهی (قابدار) 5 جلدی

                        معرفی کتاب مجموعه آثار افشین یداللهی (قابدار)

مجموعه آثار افشین یداللهی قابدار

افشین یداللهی

افشین یداللهی شاعر و ترانه‌سرا و پزشک متخصص اعصاب و روان (۱۳۴۷ – ۱۳۹۵) فعالیت‌های حرفه‌ای ترانه‌سرایی خود را در سال ۱۳۷۶ در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد.خستین ترانه‌های وی با آهنگسازی فؤاد حجازی و شادمهر عقیلی و با خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا می‌شد.بیشتر ترانه های افشین یداللهی توسط خواننده های معروف اجرا شده و تا کنون بسیاری از آثار وی به عنوان ترانه فیلم و سریال های مختلف به گوش ما رسیده است .  همچنین سالهای متوالی مدیر و مجری جلسات خانه ترانه بود و شاگردان بسیاری را آموزش داد. از وی شش مجموعه شعر به نام های « روز شمار یک عشق » ، « امشب کنار غزل های من بخواب » ، « جنون منطقی » ، « حرف هایی که من باید میگفتم و تو باید میشنیدی » ، « مشتری میکده ای بسته » ،«خاطره‌هایم را فراموش کنم، آرزوست» به جا مانده است.

کتابهای موجود در این مجموعه

کتاب های موجود در این مجموعه از افشین یداللهی :

حرفهایی که من باید می گفتم و تو باید می شنیدی

مشتری میکده ای بسته

روز شمار یک عشق

جنون منطقی

امشب کنار غزلهای من بخواب

 

افشین یداللهی شاعر و ترانه‌سرا و پزشک متخصص اعصاب و روان (۱۳۴۷ – ۱۳۹۵) فعالیت‌های حرفه‌ای ترانه‌سرایی خود را در سال ۱۳۷۶ در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد.خستین ترانه‌های وی با آهنگسازی فؤاد حجازی و شادمهر عقیلی و با خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا می‌شد.بیشتر ترانه های افشین یداللهی توسط خواننده های معروف اجرا شده و تا کنون بسیاری از آثار وی به عنوان ترانه فیلم و سریال های مختلف به گوش ما رسیده است .  همچنین سالهای متوالی مدیر و مجری جلسات خانه ترانه بود و شاگردان بسیاری را آموزش داد. از وی شش مجموعه شعر به نام های « روز شمار یک عشق » ، « امشب کنار غزل های من بخواب » ، « جنون منطقی » ، « حرف هایی که من باید میگفتم و تو باید میشنیدی » ، « مشتری میکده ای بسته » ،«خاطره‌هایم را فراموش کنم، آرزوست» به جا مانده است

وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد
وقتي ابد چشم تو را پيش از ازل مي آفريد

وقتي زمين ناز تو را در آسمان ها مي كشيد
وقتي عطش طعم تو را با اشك هايم مي چشيد

من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلي
چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي

يك آن شد اين عاشق شدن دنيا همان يك لحظه بود
آن دم كه چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتي كه من عاشق شدم شيطان به نامم سجده كرد
آدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده كرد

_____________________________________________________________________________

 

تردید کن
در هرچه می خواهی
تا هر وقت که می دانی
تقدیر تو تغییر نخواهد کرد
من
به کاری که با قلبت کرده ام
یقین دارم!

0/5 (0 دیدگاه)