توضیحات

                                                       کتاب لیبیدو(مفاهیم روانکاوی)

                                     معرفی کتاب لیبیدو(مفاهیم روانکاوی)

درباره کتاب لیپیدو

لیبیدو چیست؟ این اصطلاح چه سیر تطوری در نظریه فروید داشته است؟ چرا روانکاوی در بریتانیا به نظریه‌ای بدون میل جنسی بدل شده چندان که می‌توان شعار «بدون لیبیدو لطفا» را تکیه‌کلام بیشتر روانکاوان دانست؟ تبعات این انکار، حذف یا بی‌اعتنایی چیست؟ از نظر نویسنده کتاب حاضر، روانکاوی فرانسه با تأثیر گسترده ژک لکان بر اندیشه فرانسوی، صرف نظر از نقش فرهنگ فرانسوی، همچنان جایگاه مرکزی میل جنسی را حفظ کرده است. بنابراین کتابی در دست دارید که به بهانه شرح و بسط مفهوم لیبیدو با روحیه‌ای انتقادی به جریان مسلط در روانکاوی بریتانیا نیز می‌پردازد و تقربی آشکار به اندیشه‌های لکان دارد.

بخشی از کتاب لیپیدو

مفهوم لیبیدو را فروید برای جنبۀ ذهنیِ نیروی جنسیِ نهفته در تبدلات گوناگون ‌رانۀ جنسی به‌کار می‌برد. چنانکه خواهیم دید، لیبیدو مفهومی نظری بود که از اساس برای بیان مشاهداتِ آسیب‌شناختی بالینی در بیماران روان‌نژند به کار می‌رفت؛ یعنی جایی که تنش‌های جنسی با انگاره‌های جنسی دست‌به‌دست هم می‌دادند تا نقشی اساسی در تولید اضطراب و دیگر نشانه‌های بیماری بازی کنند. لیبیدو به نحوی فزاینده جایگاه مهمی در نظریۀ فروید پیرامون ذهن و رشد آن، به خود اختصاص داد. فروید رفته‌رفته، به گردآوردن مشاهداتش از بیماری‌هایی که بیشتر به روان‌پریشی ‌نزدیک بودند از جمله افسردگی-شیدایی، خودبیمارانگاری و پارانویا روی آورد. و وقتی نظریه‌ای دربارۀ میل جنسی عرضه می‌کرد که قرار بود هم گستره‌ای وسیع را در بربگیرد و هم به فلسفۀ باستان مرتبط باشد، اروس جای لیبیدو را که به‌نوعی با آن درآمیخته بود، گرفت. می‌توان چرخش فروید در این نظریه را همچون سفری در نظر گرفت که از کاوش در جزئیات زندگی جنسی بیماران شروع شد و به سمت تأمل در باب جایگاهِ اساسی زندگی و مرگ در وضع بشر رسید.
لیبیدو در نظریۀ فروید مفهومی «کمّی» است مربوط به رانه‌های جنسی که با ارجاع به مقدار مفروضی از انرژی جنسی، باعث تحریک رانه‌های جنسی می‌شود. از سویی دیگر، انگاشتی «کیفی» نیز هست. به ‌عبارت ‌دیگر لیبیدو اختصاصا دربارۀ رانه‌های جنسی است و آن را نباید با انرژی ذهنی در معنای کلی آن خلط کرد.
0/5 (0 دیدگاه)