توضیحات
کتاب شکرآب
معرفی کتاب شکرآب
رمان شكرآب فراز و نشيبهاي زندگي را با لحني گاهن طنز بيان ميكند. داستان كتاب تا حدي بيپرده و رك بيان شده و پر از تعليقهاي جذاب است كه خواننده كتاب را تا انتها رها نميكند. از ديگر نكات بارز كتاب؛ بازي با زمان است كه بين گذشته و حال ما را ميچرخاند. محدثه خالو مؤلف كتاب از وبلاگنويسان موفق چند سال اخير است كه تاكنون برنده چندين جايزه معتبر شده است.
سامان، پدر بیحوصله و بدخلق حالا و پسر آرام و حرفگوشکن گذشتهی خانواده، بعد از ازدواج اجباری مجبور میشود در برابر خانواده خود و همسرش بایستد و برای زندگی پانگرفته و متزلزلش دفاعی بینتیجه بکند و اکنون با ثمرهی یکبار خشمش زندگی میکند و در حسرت زنی که از دست داده روزگار میگذراند، در حالی که فکر نمیکند روزی دوباره رنگ شادی و خوشبختی را ببیند، تا اینکه…
قسمتی ازکتاب
خدایا خانه چقدر قشنگ شده بود! همه جا از تمیزی برق می زد. ولی هیچ صدایی نمی آمد. سمت اتاق خواب رفتم. آن جا خوابیده بود. دلم می خواست بگویم مثل شیطان خوابیده، مثل دیو خوابیده، اما این طور نبود. او مثل فرشته ها به خواب رفته بود. لباس خواب سفیدی به تن داشت. موهایش روی بالش پخش شده بود. انگار روی صورتش توی ابرها باشد. چقدر قشنگ بود. یک لحظه عاشقش بودم، لحظه ی بعد از او نفرت داشتم و…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.