توضیحات

                                                    کتاب اشتباهاتم از سر تنهایی است

                                    معرفی کتاب اشتباهاتم از سر تنهایی است

کتاب اشتباهاتم ازسرتنهایی است

اگر یک‌دهم زمانی که برای زیبایی ظاهری‌مان صرف می‌کنیم، صرف توجه به روحمان کنیم، این‌چنین ناراحت نخواهیم بود و فرد دیگری را هم ناراحت نخواهیم کرد…

چون انسان‌های ناراحت دیگران را هم ناراحت می‌کنند. انسان شاد سرش به زندگی خودش گرم می‌شود، اما انسان ناراحت به دیگران پیله می‌کند. دقیقاً مثل زمانی که رژیم گرفته بودم؛ قند خونم که پایین می‌آمد با ژست فردینی راه می‌رفتم و به اولین کسی که برخورد می‌کردم، پیله می‌کردم و می‌گفتم یک تکه کیک به من بده! وقتی در زندگی ناراحتی وجود دارد، نمی‌توان بدون بازگو کردنش به دیگری، از او گذشت. ناراحتی بدترین بیماری مسری است. کسی که بخواهد خود را از آن برهاند، نمی‌تواند در خانه بماند. بیرون می‌رود، شروع به کار کردن می‌کند، در ترافیک نوبت را رعایت می‌کند. ناراحتی‌اش را برای اولین کسی که ببیندش خالی می‌کند و هرچه در درونش باشد، پیش او بالا می‌آورد.

لطفاً وقتی به ظاهرتان نگاه می‌کنید، نگاهی به درونتان هم بیندازید…

وقتی صورتتان را با بوتاکس صاف می‌کنید، لطفاً درونتان را هم آسوده و صاف بگذارید…

همه می‌خواهند دنیا را تغییر دهند،

اما هیچ‌کس

گلدان گلی را که جایش تنگ شده است، عوض نمی‌کند…

چون ما این‌طور هستیم…

چشمانمان را به اوج می‌دوزیم

ولی نمی‌توانیم جلوی پایمان را ببینیم

و بی‌عدالتی، ورزش موروثی نسل ماست

خودمان را شاهین فرض می‌کنیم، اما مثل کلاغ از مدفوعمان تغذیه می‌کنیم…

شاید بتوانیم دنیا را عوض کنیم، ولی نمی‌توانیم خودمان را رشد دهیم…

یک چیزی را خوب مشخص کن…

اگر پشت‌سرت حرف می‌زنند

قطعاً که جلوتری…

اگر روزی ساکت شدند

یعنی دیگر برایشان مهم نیستی…

اما در حقیقت این دو تفاوت زیادی ندارند.

برای این دنیا همیشه یک هیچ هستی، اما یادت نرود که برای خودت همه چیزی…

 

اگر بتوانیم میان هیچی و دردانگی تعادل برقرار کنیم، پس به معنای واقعی انسانیم… هیچ‌کس ازدست‌ندادنی نیست… یادت باشد که تو هرگز نمی‌توانی خودت را رها کنی…

هر شغلی که داری، داشته باش،

هرجا که زندگی می‌کنی، زندگی کن،

هرچقدر که درآمد داری، داشته باش،

دوروبرت هرچقدر می‌خواهد شلوغ باشد،

جسمت هرچقدر می‌خواهد زیبا باشد،

هرچقدر می‌توانی موفق شو،

هرچقدر که ممکن است از تو تقدیر شود،

هرچقدر که می‌خواهی باهوش باش،

اگر نتوانی قلبت را ساده نگه داری، به این معنی است که نتوانسته‌ای «بشوی»

ساده بودن احمق بودن نیست، برعکس بالاترین مرتبة انسانیت است، چون پاک و بی‌آلایش است.

چیزی که باید تغییر کند، آن‌ها نیستند.

چیزی که باید تغییر کند، این وضعیت لعنتی است که باعث شده انسان‌های ساده خود را احمق تصور کنند.

با موفقیت‌هایتان سراغ من نیایید

نه از پولتان، نه از تحصیلتان و نه از عناوینتان تأثیر نمی‌پذیرم.

همة این‌ها را می‌شود به دست آورد.

اگر وقتی پول به دست می‌آورید، سادگی و خلوص نیتتان از بین می‌رود، حتی پولتان را هم دوست نداشته باشید.

ثروت، جایگاه و شهرتی را که به ازای از دست دادن انسانیت به دست آمده باشد، می‌خواهم چه کار؟

 

0/5 (0 دیدگاه)