توضیحات
کتاب قدرت من هستم
معرفی کتاب قدرت من هستم
جول اوستین نویسندۀ کتاب قدرت من هستم، در اثر نامبرده از قدرت کلمات میگوید؛ این که چگونه واژهها این توانایی را دارند که حیات ما را دگرگون سازند و ما میتوانیم با استفاده از آنها خیر، فراوانی و ثروت را به زندگیمان دعوت کنیم.
درباره کتاب قدرت من هستم
جول اوستین در کتاب قدرت من هستم (The Power of I Am) میکوشد تا میزان تأثیرگذاری کلمات را برای مخاطب شرح دهد. وقتی در توصیف خودمان یک ویژگی را میان دو کلمۀ «من» و «هستم» قرار میدهیم، این ویژگی وارد زندگی ما میشود. او نشان میدهد که جملۀ «من… هستم» تا چه حد قدرتمند است و چگونه درک این نیرو استعدادها و تواناییهای فرد را کشف و او را به زندگی شادتر و مفیدتر نزدیک میکند.
اوستین برای بیان نگاهش از داستانهای شگفتانگیز انسانهای گوناگونی الهام گرفته است؛ افرادی که هر کدام از آنها در شرایط خاص زندگی خود، که گاهی نیز با دشواری همراه بوده، با تمرکز بر قدرت مثبت کلمات وضعیت را تغییر دادهاند. اغلب مردم ویژگیهای منفی خود را بیشتر از نقاط مثبتشان مورد توجه قرار میدهند. آنها معمولاً مشخصههای مثبت خود را نادیده میانگارند و اینگونه نسبت به خودشان دچار نارضایتی میشوند. وقتی میگویید من زیبا هستم، شما زیبایی را به زندگی خود دعوت میکنید و زیبایی به جستوجوی شما میآید و این امر جوانی و شادابی را نیز برایتان به ارمغان میآورد. هیچ کس دیگری این توانایی را ندارد که زیبایی و شادابی را به زندگی شما دعوت کند، این خود شما هستید که میتوانید با استفاده از این کلمات و به زبان آوردنشان آنها را وارد زندگیتان کنید.
ادعای استین این است که قدرتمندترین ابزاری که در اختیار بشر قرار دارد، واژهها هستند. انسان میتوان با این قدرت، یعنی قدرت کلام، زندگیای را ویران کند یا از نو بسازد. در واقع این کلمات هستند که دردها را تشدید میکنند و یا آنها را تسکین میدهند، این بستگی به خود انسان دارد که با زندگی خود چگونه برخورد کند و از این قدرت در چه مسیری استفاده کند. کافیست برای زندگی خود ارزش قائل باشیم، از قدرت کلمات بهره بگیریم و کمی بیشتر به خودمان توجه کنیم تا این توانایی را دریابیم و از طریق آن راهگشای زندگی خود و دیگران باشیم.
جملات برگزیدهی کتاب قدرت من هستم
– تو همانی هستی که به زبان میآوری
– کلمات مانند بذر هستند، وقتی دربارۀ چیزی صحبت میکنی، به کلام خود زندگی میبخشی
– اولین مکانی که جنگ را میبازیم، همان میدان افکار خودمان است
– به گفتارت توجه کن. آیا به زندگیات برکت میبخشی؟ یا آن را نفرین میکنی؟
در بخشی از کتاب قدرت من هستم میخوانیم
وقتی خداوند جهان را میآفرید، صرفاً به آن فکر نکرد. فقط باور نداشت که نور و زمین و اقیانوس و حیوانات وجود خواهند داشت. ذات ازلی از آفرینش جهان مطلع بود، اما تا وقتیکه تصمیم خود را علنی نکرده بود، اتفاقی رخ نداد. پروردگار گفت بگذارید نور وجود داشته باشد و نور آفریده شد. باید بدانیم افکار جان نمیگیرند، بلکه کلمات زنده میشوند. قانون سادۀ زمان ما نیز همین است.
میتوانی تمام روز موضوعی را باور داشته باشی و هیچ اتفاقی را به چشم نبینی. ممکن است در دل ایمان داشته باشی و آرزوهای بزرگی را در سر بپرورانی و بر وعدۀ الهی اصرار کنی، اما هیچ تغییری را نبینی. مشکل کجاست؟ تا وقتی صحبت نکنی، هیچ اتفاقی نمیافتد. بهجای اینکه صرفاً باور داشته باشی بدهیهایت تمام میشود، باید آن را به زبان بیاوری. هر روز اعلام کن بدهیهایم تمام میشود. من سربلندم و سرافکنده نیستم. لطف الهی مانند سپری محافظ من را احاطه کرده است.
هنگامیکه سخن میگویی، قدرت الهی تو باعث میشود تا اتفاقها رخ بدهند. فرصتها تو را پیدا میکنند. اتفاقات خوب، ترفیع و ایدهها به جستوجوی تو میپردازند. بهجای اینکه صرفاً فکر کنی امیدوارم از این بیماری خلاص شوم دعا میکنم که حالم بهتر شود که البته کار خوبی است، باید یک گام فراتر بروی و از این به بعد آن را اعلام کنی. «من قدرتمندم. سالمم. زنده میمانم و نمیمیرم. خداوند با عمری طولانی من را راضی میکند.» همین کار است که ایمان تو را فعال میکند.
اینگونه نیست که صرفاً امیدوار باشی امسال خوب پیش برود یا آرزوهایت برآورده شوند. امید خوب است، اما تا وقتی سخن نگویی هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. هر روز پیش از ترک کردن منزل اعلام کن امسال بهترین سال من خواهد بود. همه چیز به نفع من تغییر میکند و قرار است وارد مرحلۀ جدیدی شوم. وقتی اینگونه سخن بگویی، فرشتگان دستبهکار میشوند، درهای جدیدی را میگشایند، افراد مناسب را در صف قرار میدهند و همه چیز را به نفع تو اداره میکنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.