توضیحات

                                                                 کتاب تارتارن روی کوه های آلپ

                                                           معرفی کتاب تارتان روی کوه های آلپ

                                                          مروری بر کتاب تارتان روی کوه های آلپ

اثر حاضر دربارۀ شخصیتِ داستانیِ تارتارن است که در روستایی به نام تاراسکن در جنوب فرانسه زندگی می کند. پس از ماجراهای هیجان انگیز او در سفر به آفریقا برای شکار شیر، این بار شاهد ماجراهای خواندنی و خطرناک دیگری از او در کوه های آلپ هستیم.

گزیده ای از کتاب تارتارن روی کوه های آلپ

تارتارن که داخل کالسکه ایستاده لیوان را می برد بالا و با صدای کلفتش اول به سلامتی وطنش فرانسه می نوشد که اشک را در چشم ها جاری می کند و بعد به سلامتی سوئیس مهمان نواز می نوشد و خوشحال است که در انظار عمومی ادای احترام می کند و به خاطر استقبال سخاوتمندانه ای که از همه ی شکست خورده ها و تبعید شده ها به عمل می آورد، از این سرزمین قدردانی می کند.

در پایان صدایش را پایین می آورد، لیوان را به سمت همسفرانش خم می کند و برایشان آرزو می کند که به زودی به سرزمینشان بازگردند و آن جا دوباره خویشاوندان خوب و دوستان امین و حرفه های آبرومند به دست آورند و همه ی اختلاف هایشان تمام شود چونکه آدم با از بین بردن و آزار دادن یکدیگر نمی تواند زندگی کند و عمر خود را بگذراند. در فاصله ای که به سلامتی هم دیگر می نوشند، برادر سونیا پشت عینک زردش با خونسردی و تمسخر لبخند می زند، منیلف سرش را جلو می آورد و ابروهای پرپشتش را درهم می کند و روی پیشانی اش چین می اندازد و از خودش می پرسد آیا این «بارین» چاق نمی خواهد به زودی به پرچانگی هایش خاتمه دهد؟ در مدتی که «بولیبین» روی صندلی نشسته و سگرمه های چهره ی حقیر، زردرنگ و چین خورده ی شبیه به تارتارها را در هم می کشد، شبیه میمون کوچک کثیفی به نظر می رسد که از شانه های تاراسکنی بالا رفته است.

تنها دختر جوان با جدیت به حرفهای او گوش می دهد و سعی می کند که این مرد عجیب را بفهمد. آیا این مرد به هر آن چه که می گوید فکر می کند؟ آیا همه ی اینهایی که تعریف می کند را انجام می دهد؟

0/5 (0 دیدگاه)