توضیحات
کتاب دستان شفابخش
معرفی کتاب دستان شفابخش
کتاب دستان شفابخش نوشتهٔ خوزه سیلوا و ترجمهٔ مجید پزشکی است. این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر «متد سیلوا» را برای کمک به همآهنگی میان ذهن و بدن انسان، به قلم خود او، شرح داده است.
درباره کتاب دستان شفابخش
کتاب دستان شفابخش میگوید که پیوند تنگاتنگی میان ذهن و بدن وجود دارد و بهراحتی میتوان این موضوع را اثبات کرد. در دستهبندی بیماریهای روانی به بیماریهایی برمیخوریم که به آنها اختلالات پسیکوسوماتیک یا روانتنی میگویند. این اختلالات شامل آن دسته از بیماریهای جسمانی هستند که ریشهٔ روانی دارند. برخی اندیشمندان بیشتر بیماریهای جسمانی را روانتنی میشمارند و بر این باورند که به کمک نیروی ذهن میتوان با این بیماریها و ناراحتیها به رویارویی پرداخت. خوزه سیلوا از این دسته از اندیشمندان است و در این راه، پس از سالها تلاش و پژوهش، شیوهای به نام «متد سیلوا» را پدید آورده است که دورههای آموزشی آن مدتها است که در بیش از ۱۲۰ کشور دنیا از جمله ایران برگزار میشود.
کتاب دستان شفابخش نوشتهٔ خوزه سیلوا «متد سیلوا» را بهگونهای سازمانیافته و با زبانی ساده آموزش میدهد.
درباره خوزه سیلوا
خوزه سیلوا (José Silva) در سال ۱۹۱۴ در لارودی تکزاس به دنیا آمد. او ثابت کرده است که با بهکارگیری روش او مغز وارد مرحلهٔ آلفا میشود و سمت راست مغز که غریزی و شهودی و خلاق است به کار میافتد. او که یک مسیحی مؤمن و معتقد است، در طی مطالعات خود به این نتیجه رسیده است که قدرت خارجکردن هیاهوی مسائل دنیای خارج و پرداختن به درون همان است که عیسی مسیح (ع) گفت که «بهشت در درون ما است». خوزه سیلوا به این نتیجه رسیده است که جهان هستی بهوسیلهٔ یک نیروی متفکر و آگاه ساخته شده و بههمیندلیل کسانی که در دانش متافیزیک کار میکنند، در مییابند که روزبهروز فاصلهٔ بین علم و مذهب کوتاهتر میشود. او معتقد است که قدرت عیسی مسیح در استفاده از نوعی انرژی بوده است که با آن میتوانسته دردها و بیماریها را از بین ببرد.
اساس کار خوزه سیلوا را نیز انتقال انرژی دانستهاند. این کار را میتوان هم بر بالین بیمار و هم از راه دور انجام داد. او میگوید که میتوان از انرژی روحی برای تغییر ماده استفاده کرد. آنچه که مهم است آن است که هرگز نمیتوان از این انرژی برای مقاصد منفی استفاده کرد؛ زیرا چنین کاری برخلاف قوانین حاکم بر طبیعت است.
«کنترل ذهن» و «دستان شفابخش» از کتابهای خوزه سیلوا هستند.
بخشهایی از کتاب دستان شفابخش
«متد سیلوا روشی دومنظوره است، یعنی شما به کمک این روش هم میتوانید خودتان را شفا دهید و هم دیگران را. هدف ما این نیست که متد سیلوا را جانشین درمانهای پزشکی بکنیم بلکه میخواهیم این روش را برای پشتیبانی از درمانهای پزشکی به ویژه در درمان بیماریهای خطرناک بهکار بریم. به همین دلیل اگر میخواهید این روش را برای درمان بیماریها بهکار گیرید، بهتر است این کار را زیر نظر پزشکتان انجام دهید.
در این بخش و در بخش آینده به آموزش روشهای شفا دادن خود خواهیم پرداخت. در این بخش، نخست امواج مغزی آلفا را تشریح خواهیم کرد و سپس چگونگی بهرهبرداری از این امواج را برای درمان بیماریها و امراض خاص آموزش خواهیم داد.
شفا دادن خود و شفا دادن دیگران پیوند تنگاتنگی با تفکر مثبت در سطح آلفا دارند.
افکار بد و منفی تا شعاع هشت متری در پیرامون خود تأثیر منفی میگذارند ولی افکار نیک و مثبت در تأثیرگذاری مثبت در پیرامون خود به هیچ فاصلهای محدود نیستند. افکار بد همیشه مانع میتراشند، نابود میکنند و آسیب میزنند ولی افکار نیک همیشه یاری میرسانند، میآفرینند و شفا میدهند.
برای یاریرسانی بیدرنگ و بیواسطه به خودمان و دیگران کافی است افکار مثبت و تصاویر سازندهای در ذهنمان بپروارنیم و بازماندهی کارها را به هاله یا میدان انرژی بدن بسپاریم.
انتشار انرژی از بدن با نظارت و هدایت نیمکرههای چپ و راست مغز انجام میشود. آن بخش از انرژی بدن که تحت کنترل نیمکرهی چپ قرار دارد در موجودات بیجان و جاندارانی که در فاصلهای کمتر از هشت متر قرار دارند از بیرون به درون تأثیر میگذارد.
ولی انرژیهای ناملموس بدن که به دست نیمکرهی راست مغز کنترل میشوند بر جانداران دور و نزدیک در هر فاصلهای که باشند از درون به بیرون اثر میگذارند.
اطلاعات و دادههای هر دو نیمکرهی مغز همواره بر سطوح گوناگون عناصر پیرامون منتقل میشوند. بازیابی و کشف چنین اطلاعاتی را روحسنجی یا پسیکومتری میگویند. تماس بدنی با یک شی به غیبگوها امکان میدهد به اطلاعات نهفته در آن دست یابند. یک غیبگوی مادرزاد یا آموزشدیده قادر است با حضور در صحنهی جرم و بررسی اشیا به اطلاعات نهفته در آنها دست یابد و راز جنایت را آشکار سازد. اغلب غیبگوها به دلیل ترس از تمسخر دیگران سکوت اختیار میکنند، ولی خیلی از ادارات پلیس از آنان برای رسیدگی به پروندههای مشکل و پیچیده کمک میگیرند.
در سطح آلفا، ما روحسنجی را به دو منظور بهکار میبریم: از تصاویر ذهنی که در سطح آلفا میسازیم، نه تنها برای کشف و شناسایی ناراحتیهای جسمانی خودمان و دیگران ـ چه از نزدیک و چه از دور ـ استفاده میکنیم، بلکه آنها را برای درمان آن ناراحتیها نیز بهکار میبریم.
به سطح آلفا بروید، مشکل جسمانی خود را مجسم و خیال کنید مشکل برطرف شده است و شما تندرست و سالم هستید. این همان سازوکار استفاده از امواج مغزی کمفرکانس و تصویرسازی ذهنی به عنوان ابزارهای شفابخشی است.
هنگام استفاده از ابزارهای مادی، شفا و درمان شکلی ملموس و عینی دارد ولی شکل شفا و درمان با استفاده از ابزارهای ذهنی، ناملموس و نامشهود است. بهترین روش، بهکارگیری هر دو ابزار مادی و ذهنی برای درمان است: شروع درمان از بیرون به درون (درمان پزشکی) و ادامهی درمان از درون به بیرون (شفابخشی ذهنی) . به همین دلیل است که ما متد سیلوا را پشتبیان درمانهای پزشکی میدانیم و نه جانشین آن.»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.