توضیحات
کتاب حدس بزن چه اتفاقی برای نیکو فراز افتاده
معرفی کتاب حدس بزن چه اتفاقی برای نیکو فراز افتاده
حدس بزن چه اتفاقی برای نیکو فراز افتاده
نوشته خزر مهران فر
من و نسیم عادت داریم وقت بیکاری، مردمی را که به پزشکی قانونی رفت و آمد می کنند تماشا کنیم؛ یعنی بیشتر نسیم عادت دارد. از بس حالات و رفتار مردم را تفسیر می کند، من هم مجبورم در احوال اشان دقت کنم. بررسی چهره مردم برای او جالب است. قیافه های نگرانی که از پله ها بالا می روند و موقع پایین آمدن بدون استثنا یا گریان اند و برسرو روی خود می کوبند و با کمی آسوده تر از قبل اند. اما فقط کمی؛ چرا که نگرانی رفع نشده، بلکه فقط کمی کمتر شده است زیرا حقیقت وحشتناک هنوز میل به اثبات وجود خود ندارد. تنم مورمور می شود، نسیم هم مدام تبلیغ جنایت میکند…
کتاب « حدس بزن چه اتفاقی برای نیکو فراز افتاده » نوشته خزر مهران فر
در ابتدای کتاب حدس بزن چه اتفاقی برای نیکو فراز افتاده می خوانیم:
– یعنی بوتاکس اینقدر تأثیر داره؟
– آخه همۀ این خواننده های لسآنجلسی خودمون بوتاکس کردن، ولی تقریباً سنشون رو نشون میدن. مثلاً میتونی بگی لیلا فروهر انگار بیست سالشه؟ نه، فوقش چهار پنج سال کوچیکتر نشون میده. اما نیکو انگار واقعاً بیستوپنجساله هست.
– همون بیستوپنج سالش اینا بود که رفت، نه؟
– آره دیگه. درست بعد از انقلاب رفت. اصلاً انگار همون نیکوئه اون موقعهاست. شصت سالشه الآن.
لیلا روی شنهای داغِ روان دراز کشیده است و روی پاهایش شن میریزد. چشمش به دریا است و حواسش به دو زنی که کنار او دراز کشیدهاند و حرف میزنند. هر دو را میشناسد و بعد از چهل سال حتی اسم و فامیلشان را هم دقیق به یاد دارد؛ بهناز انصاری و مهناز منصوری. این دو نفر از همان سال اول دبیرستان با هم بودند. یادش آمد که آن دو در دورۀ راهنمایی هم با هم بودند. شاید دبستان را هم با هم گذرانده بودند و احتمالاً هممحلی هم بودهاند. بهناز و مهناز دو یار جدانشدنی بودند. شاید شبیه بودن اتفاقی نام کاملشان این نزدیکی را رقم زده بود. دوستی صمیمی این دو و شباهت اسمهایشان، همیشه برای خیلیها جالب بود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.