توضیحات

                                                                                    کتاب لحظه‌ی اوج

                                                              معرفی کتاب لحظه‌ی اوج

گزیده ای از کتاب لحظه‌ی اوج

هرگز این دیدگاه را نداشته ام که زنان بهتر از مردان هستند، یا اینکه بهترین راه برای بهبود جهان این است که زنان نسبت به مردان قدرت بیشتری پیدا کنند. فکر می کنم سلطه مردان برای جامعه مضر است چون هرگونه تسلطی مضر است: این بدان معنا است که سلسله مراتب اشتباهی بر جامعه حکم فرما است که در آن قدرت و فرصت بر اساس جنسیت، سن، ثروت و اولویت پاداش داده شده اند -نه بر اساس مهارت، تلاش، استعداد یا دستاوردها. وقتی فرهنگ سلطه شکسته شود، قدرت را در تمام ما فعال می کند. پس هدف من صعود زنان و سقوط مردان نیست. هدف من بالا رفتن مردان و زنان از وضعیت کشمکش برای سلطه به وضعیت شراکت است.

اگر هدف شراکت بین زن و مرد است، پس چرا این قدر بر قدرت بخشیدن به زنان و گروه های زنان تاکید دارم؟ پاسخ من این است که ما از یکدیگر قدرت می گیریم و اغلب خود را قانع می کنیم که لایق یک شراکت برابر هستیم پیش از آنکه چنین شراکتی داشته باشیم.

این ابتکار نمی تواند صرفا از سمت مردان باشد. اگر می شد، قبلا انجام شده بود. مردی که مسلط است احتمالا نمی گوید: «هی، بیا برابر باشیم، کمی از قدرت منو بگیر.» اما ممکن است یک مرد به تغییر دیدگاه مردان دیگر یا به زنی که قدرت خود را طلب می کند واکنش نشان بدهد. تغییر، زمانی ایجاد می شود که مردان منافع قدرت زنان را ببینند -نه فقط کاری که زنان می توانند و مردان نمی توانند انجام بدهند، بلکه کیفیتی از روابط که در یک شراکت برابر وجود دارد و در روابط سلسله مراتبی نمی تواند به وجود بیاید: حسی از ارتباط، تعلق، اجتماع، اتحاد و تمامیت که زاده این وعده است که وقتی بارت زیاد بود به تو کمک می کنم، وقتی بارت کم بود به من کمک می کنی

.

0/5 (0 دیدگاه)