توضیحات

                                                کتاب مسیح در قصر (خاطرات سرتیپ اصغر کورنگی)

                               معرفی کتاب مسیح در قصر (خاطرات سرتیپ اصغر کورنگی)

به خاطر دارم در یکی از اعیاد، گویا روز تولد حضرت امام حسین (ع)در راهرو شماره ۴ مراسم جشن برپا بود.. در آن شب چهار شعر خوانده شد. آیت‌الله طالقانی، شرح مبسوطی راجع به عدالت و ظلم دادند و مظهر عدالت را ائمه اطهار و مظهر ظلم و شقاوت را یزید و خاندان اموی و عباسی عنوان کرد. بعد اطلاعیه آمد از اطلاعات شهربانی که جریان این مراسم چه بوده است؟ من در این گونه موارد سعی می‌کردم به سکوت برگزار شود. حقیقت قضیه این بود که من نگران بودم که من چرا باید زندانبان این انسان‌های بزرگ و دانشمند و معتقد باشم و در این مورد چند بار با مرحوم آیت‌الله طالقانی صحبت کردم. ایشان همیشه با لطف خاصی مرا هدایت می‌کرد و به سؤالات من پاسخ منطقی می‌داد.
یک‌روز درباره همین موضوع که آیا تکلیف من چیست؟ و من نگران هستم که این مسئولیت به من واگذار شده است، از ایشان سوال کردم. ایشان گفتند تو علی‌ابن الیقطین باش و شرح دادند که این شخص در دوره مامون یا هارون‌الرشید زندانبان بوده ولی به شیعیان که در زندان او بوده‌اند محبت و خدمت می‌کرده. این حرف ایشان واقعاً من را آرام کرد و من تمام سعی خود را برای کمک به این حضرت می‌کردم. به شکر خدا بیشتر زندانیان آن زمان امروز یا صاحب مقام هستند یا به هر حال آزاد و دارای موقعیت اجتماعی‌اند و بنده را با آنها کاری نیست. هرچه کردم به خاطر خدا بوده است…
0/5 (0 دیدگاه)