توضیحات
کتاب آبی تر از گناه
معرفی کتاب آبی تر از گناه
آبی تر از گناه، رمان و یا به زعم عدهای داستان بلندی است که راوی آن پسر جوان شهرستانی است که به شرح ماجرا می پردازد. داستان از ادبیات اعترافی بهره جسته است. راوی به شکل تک گویی سعی بر شرح ماجرایی دارد، گویی وی در محضر قانون است بی آنکه حتی مشخص شود که او برای چه کسی اعتراف میکند.
راوی داستان، همانطور که گفته شد، پسر جوان شهرستانی دست و پا چلفتی است که به رغم ممانعت والدینش- آن گونه که خود بیان میدارد- برای کار به تهران آمده است. او مصحح است و به استخدام شازدهای قجری در میآید تا برایش شعر بخواند. از جمله شخصیتهای این اثر به غیر از راوی، شازده، عصمت، همسر شازده، دکتر و مهتاب است. داستان از جایی شروع می شود که گویی عصمت به قتل رسیده است و پسر جوان مظنون به قتل وی است.
تک گوییهای راوی از همین جا یعنی از همان ابتدای داستان آغاز میشود. او تماماً دلیل و برهان می آورد تا خود را از گناه مبرا سازد. او از علاقهاش به عصمت میگوید، که با وجود اختلاف سنی که با وی داشته به او علاقه قلبی داشته پس بعید است که قاتل وی باشد. جریان داستان و تک گوییهای راوی به قدری تاثیر گذار است که خواننده به راوی علاقهمند میشود و از صمیم قلبش میخواهد که اعترافات وی در محضر قانون پذیرفته شده و مبرا شود. راوی در این بین از شخصی به نام دکتر مسایف سخن می گوید. مردی که به گفته راوی عاشق عصمت بوده است و در میان اعترافاتش او را متهم خطاب میکند.
مهتاب دختری است که به گفته راوی گویی از آسمان افتاده است. او شیفته پسر جوان است و گویا همشهری او نیز میباشد. راوی اذعان دارد که با وجود بی توجهیهای وی نسبت به مهتاب، این دختر هموراه به وی علاقهمند بوده است. این ماجرا و داستانی که توسط راوی بیان میشود تا دو فصل آخر به همین منوال پیش می رود. به یک باره در دو فصل آخر ورق بر میگردد، راوی اعتراف میکند که هرچه گفته دروغ بوده و خود او به بهانه انتقام جویی مرکتب این امر شده است. او نه انتقام خود بلکه انتقام آبا و اجداد خود-انتقامی تاریخی- را از شازدهی قجری گرفته است.بیان میکند که شخصیت دکتر کاملاً ساختگی بوده و ساخته ذهن مهتاب و خود او بوده است.