توضیحات
کتاب مزرعه كوزهگر
معرفی کتاب مزرعه كوزهگر
وقتي پاي کتابهاي آندرآ کاميلري در بين باشد، از دو حال خارج نيست: يا هنوز کتابهايش را نخواندهايد و يا عاشقشان هستيد. اي. جي. فين، نويسندهي نيويورک تايمز آنــدرآکــالري از محبوبترين نويسندگان ايتاليا و بيترديد پرآوازهترين پليسينويس اين کشور است.
وي با رمان شکل آبنگارش ماجراهاي کميسر مونتالبانو را آغاز کرد. مزرعهي کوزهگررمان ديگري است از همين مجموعه که در سال جايزهي دشنهي بينالمللي انجمن نويسندگان ادبيات جنايي را براي کاميلري ارمغان آورد.
در اين جلد از ماجراهاي کميسر مونتالبانو، درحاليکه طوفان و باران شديد در ويگاتا، شهري خيالي در سيسيل، زمين و آسمان را به هم دوخته، کميسر فراخوانده ميشود تا راز قتل جسد مثله شدهاي را که در دشتي از گِل رُس دفن شده کشف کند که گمان ميرود توسط مافياي سيسيل اعدام شده باشد. اما مقتول کيست؟ و براي چه جسدش را دقيقاً به سي تکه قسمت کردهاند؟ و چرا در دشت کوزهگر به خاکش سپردهاند
وقتی کاتارلّا استغاثه هایش را به درگاه بازرس تکرار می کرد، حتما خبر شومی در راه بود. «چی شده؟» «وای! وای، رئیس! همین الان فرماندار زنگ زد. انقدر عصبانی بود که مثل بوفالو دود از سوراخ های دماغش می زد بیرون!» «صبر کن ببینم، کات! کی به تو گفته وقتی بوفالوها عصبانی می شن، دود از دماغ شون می زنه بیرون؟!» «همه می دونن، رئیس! خودم هم تو فیلم ها و کارتون ها دیده ام!» «خیلی خب، خیلی خب! چی می خواست؟» «گفت باید برید دفترش، دفتر فرماندار، فوری همین حالا رئیس. اگر بدونید چه قدر عصبانی بود!» در راه مونته لوسا مدام در این فکر بود چرا بونتّی آلدریگی از دستش عصبانی است. این اواخر اوضاع به قدری آرام بود که اداره ی پلیس شبیه شهر ارواح شده بود؛ فقط چند مورد دزدی مسلحانه، چند مورد آدم ربایی، چند تا تیراندازی و چند تا هم سرقت ماشین و دله دزدی از دخل مغازه ها. تنها اتفاق قابل توجه اخیر پیدا شدن جسد توی کیسه بود و برای عصبانی بودن در آن خصوص هم هنوز خیلی زود بود. همین بازرس را بیش تر کنجکاو کرده بود تا نگران…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.