توضیحات

                                                  کتاب شناختنامۀ ابراهیم یونسی

                                معرفی کتاب شناختنامۀ ابراهیم یونسی

شناختنامۀ ابراهیم یونسی

امید ورزنده و شجاع نی نوا

این شناختنامه تلاشی است برای واکاوی شخصیتی که تمام عمر خود را صرف نوشتن کرد، کسی که بیش از هشتاد عنوان ترجمه و تألیف را به کتابخانه ایران‏ زمین تقدیم کرده است. کسی که پای استوار ترجمۀ ایران است. در کتاب پیش رو شخصیت چندبعدی ابراهیم یونسی چه به‏ عنوان مترجم و چه به‏ عنوان نویسنده و روشنفکر بررسی شده است.علاوه بر یادداشت‏هایی که قلم‏ به‏ دستان نامدار ایران در وصف و رثایش نوشته‏ اند و پیش‏تر در مطبوعات چاپ‏ شده است، کسانی نیز یادداشتها و مقالاتی اختصاصاً برای این شناختنامه نوشته اند . .مقالات علمی و پژوهشی قابل‏ تأملی نیز در باب ابراهیم یونسی داستان‏ نویس و ابراهیم یونسی مترجم در این کتاب آمده است.چند گفتگوی مفصل با ایشان نیز بی‏ پروا و بی‏ پرده چهره این مرد بزرگ را برایمان آشناتر کرده است.

سخن نخست

اندیشه اولیۀ تهیه و تدوین این شناختنامه برمی‌گردد به سال 1392، سالی که در سنندج اولین همایش ملی مترجمین کرد ایرانی برگزار شد. نام ابراهیم یونسی و محمد قاضی بسیاری از قلم‌به‌دستان شاخص ایران را به سنندج کشاند.

استقبال از این همایش سه‌روزه آن‌چنان باشکوه بود که هوشنگ مرادی کرمانی یکی از مدعوین و سخنرانان همایش گفت:«تعجب من از این است که این‌همه آدم، آن‌هم به مدت سه روز، برای دیدن یک فوتبالیست یا یک بازیگر سینما اینجا جمع نشده‌اند، این‌ها به خاطر ابراهیم یونسی و محمد قاضی اینجا هستند.»

بعد از همایشی که سخنرانان و پژوهشگران متعددی از ترجمه‌ها و قلم توانمند یونسی و قاضی گفتند و نوشتند، به فکر تدوین و تهیه شناختنامه‌ای درخور ابراهیم یونسی که بی‌گمان از تأثیرگذارترین مترجمین تاریخ ترجمه ایران به شمار می‌رود افتادیم.

این شناختنامه تلاشی است برای واکاوی شخصیتی که تمام عمر خود را صرف نوشتن کرد، کسی که بیش از هشتاد عنوان ترجمه و تألیف را به کتابخانه ایران‌زمین تقدیم کرده است. کسی که پای استوار ترجمۀ ایران است و میله‌های زندان نتوانست قامت قلمش را خم کند و حتی در بند هم نوشت و ترجمه کرد.

در کتاب پیش رو شخصیت چند سویه و چندبعدی ابراهیم یونسی چه به‌عنوان مترجم و چه به‌عنوان نویسنده و روشنفکر بررسی و واکاوی شده است.علاوه بر یادداشت‌هایی که قلم‌به‌دستان نامدار ایران در وصف و رثایش نوشته‌اند و پیش‌تر در مطبوعات چاپ‌شده است، کسانی نیز یادداشتها و مقالاتی اختصاصاً برای این شناختنامه نوشته اند.مقالات علمی و پژوهشی قابل‌تأملی نیز در باب ابراهیم یونسی داستان‌نویس و ابراهیم یونسی مترجم در این کتاب آمده است.چند گفتگوی مفصل با ابراهیم یونسی نیز بی‌پروا و بی‌پرده چهره این مرد بزرگ را برایمان آشناتر کرده است.

شایسته است از دوستانی یاد و سپاس گزاری کنیم که راه تهیه این شناختنامه را هموارتر کردند؛ پیش از همه لازم است ازخانواده محترم دکتر یونسی، به ویژه آقای آزاد یونسی و خانم سیروان یونسی  فرزندان دکتر ابراهیم یونسی قدردانی شود که لحظه ‌به ‌لحظه برای تهیه این کتاب همراه و هم‌دلمان بودند. از مدیر محترم موسسه انتشاراتی نگاه، جناب آقای علیرضا رئیس دانا که از دوستان روزگاران دور ابراهیم یونسی هستند و از پیشنهاد چاپ این شناختنامه با رویی گشاده و دستانی فراخ استقبال کردند سپاسگزاریم، همچنین از مدیرکل محترم نهاد کتابخانه‌های استان کردستان و همکارانشان که آرشیو عکس و مقالات همایش ملی مترجمان کرد ایران را در اختیارمان گذاشتندصمیمانه تقدیر و سپاس‌گزاری می‌شود. از دوستان قلم‌به‌دستمان آقایان دکتر قطب‌الدین صادقی و کامبیز کریمی که از قلم و از تجربیاتشان بهره‌ها جستیم تقدیر می‌شود. از دوست و همکار عزیزمان آقای جمشید رضاخانی که صبورانه و دلسوزانه بارها برای نمونه‌خوانی، حروفچینی و ویرایش این کتاب زحمت کشیدند و نیز از خانم سمیه کرمی که زحمت ویرایش و گرافیک تصاویر را به عهده داشتند صمیمانه سپاسگزاریم.

دکتر امیدورزنده _ سید شجاع نی نوا

پاییز 1396

ابراهیم یونسی؛ زبان دان و زمان فهم

دکتر امید ورزنده

همین ابتدای این نوشتار با صدای بلند می‌گویم: آقای یونسی ما همه وامدار شماییم.کتاب و کتاب‌خوانی در ایران وامدار شماست.اصلاً کتابخانۀ ایران وامدار شماست.گذری بر زندگی پرماجرا، پرفرازونشیب و جذاب دکتر ابراهیم یونسی این راستی را برایمان آشکار می‌کند که ایشان باشخصیت پویا، اندیشمند و چند سویه‌اش از یک‌سو و زبان‌دانی و زمان فهمی‌اش از سوی دیگر کتابخانۀ بزرگ ایران را وامدار خودش کرده است.تألیف و ترجمه بیش از هشتاد جلد کتاب ناب و ارزشمند کار هرکسی نیست و کاری نیست که از سر ذوق و تفنن انجام‌شده باشد.

دو خصیصه زبان‌دانی و زمان‌فهمی دکتر یونسی در جای‌جای ترجمه‌ها و آثار تألیفی‌اش دیده می‌شود.زبان‌دانی یونسی هم در زبان مبدأ و هم در زبان مقصد آن‌چنان است که ترجمه‌هایش بوی ترجمه نمی‌دهند. زبان روان و شیوا با لحن‌ها و سبک‌هایی درخور و متناسب با متن شاخصه ترجمه‌های اوست. ابراهیم یونسی زمان‌فهم است؛ یعنی درک و فهم درستی از زمان و زمانه خویش دارد و ضرورت‌های تاریخی و اجتماعی دوران خودش را به‌خوبی می‌شناسد. تألیف «هنر داستان‌نویسی»آن‌هم در زندان پاسخ به یکی از آن ضرورت‌هایی است که یونسی پیش از هر کس دیگری درکش کرده بود.درجایی گفته است: در زندان جمعی بسیار فرهیخته، باسواد و هوشمند داشتیم… کتاب‌خوانده می‌شد و بحث درباره آن _ به‌خصوص در زمینۀ ادبیات، به‌ویژه ادبیات داستانی و رمان به بن‌بست می‌کشید… داستان کوتاه چیست؟رمان چیست؟ قصه چیست؟… پاسخ مشخص و مقنعی برای این پرسش‌ها نبود.مرجعی هم برای مراجعه نبود.

آموختن هنر داستان نویسی و چهارچوب آن در ایامی که دربند بود آن‌هم از طریق مکاتبه‌ای و تألیف «هنر داستان‌نویسی»در زندان پاسخی بود به ضرورتی تاریخی و نیاز جامعه داستان‌نویسی ایران. هنر داستان‌نویسی برای چندین دهه تنها مرجع مطمئن و تنها کتاب بالینی برای داستان‌نویسی ایران بود.

ضرورت درک اهمیت ژانر تأثیرگذار رمان را در همان ایام زندان درک می‌کند و آرزوهای بزرگ چارلز دیکنز و اسپارتاکوس هوارد فاست را ترجمه می‌کند، انگار آرزوی آزادی و رهایی از میله‌های زندان را در ترجمه این رمان‌ها یافته باشد.

آشنا کردن خوانندۀ ایرانی با رمان، که پدیده‌ای غربی است، مدیون و وامدار یونسی است. از راه ترجمه‌های یونسی بود که با آثار درجه‌یک نویسندگانی همچون تامس هاردی، تام جونز، داستایوفسکی، ماکسیم گورکی، لارنس استرن و… آشنا شدیم.یونسی پنجه در پنجۀ رمان‌هایی انداخت که تا پیش از او کسی تاب هماوردی و ترجمۀ آن‌ها را نداشت.از آن جمله می‌توان به تریسترام شندی اثر لارنس استرن اشاره کرد.تریسترام شندی رمانی است با روایتی تودرتو و زبانی پیچیده که ابراهیم یونسی به‌خوبی از عهدۀ ترجمه آن برآمده است.

یونسی باز بافهم درستش از جامعه و زمانۀ خود، دست به ترجمۀ کتاب‌هایی زد در حوزه تاریخ و سیاست تا خوانندۀ ایرانی از اوضاع‌واحوال سایر ملل غافل نباشد.آمریکا و جنبشهای ملی، آمریکای دیگر، سیاهان امریکا، جنگ کبیر میهنی، خاطرات تروتسکی، خاطرات خروشچف از آن دسته‌اند.

دکتر ابراهیم یونسی با ترجمۀ متونی در حوزۀ نقد و تاریخ ادبیات جهان پژوهشگران و علاقه‌مندان به این حوزه را هم وامدار خودکرده است.انگار یونسی با برنامه‌ای سیستماتیک خودش را ملزم و مکلف به آشنا کردن خوانندۀ ایرانی با تاریخ ادبیات جهان و نقد ادبی می‌دانست.حاصل این تلاش ترجمه‌های هدفمند اوست. تاریخ ادبیات روسیه، تاریخ ادبیات آفریقا، تاریخ ادبیات یونان…..جنبههای رمان، هنر نمایشنامهنویسی….. سیری در نقد ادبی روس و…. این‌ها و بیشتر چراغ راه منتقدین و نویسندگان چند نسل ایران بودند.

کوردولوژی و مطالعات کردستان از حوزه‌هایی است که از دیرباز موردعلاقه مستشرقین و غربی‌ها بوده است. درک ضرورت تاریخی ترجمۀ کتاب‌هایی با موضوعیت کردها و کردستان که خاستگاه ابراهیم یونسی است، یونسی را به سمت ترجمۀ کتاب‌هایی می‌برد که از آن جمله می‌شود به قیام شیخ سعید پیران نوشتۀ اولسن رابرت، گشتی در کردستان ترکیه به قلم شرین لیزر، کردها و کردستان نوشته درک کنیان، جامعهشناسی مردم کرد نوشتۀ مارتین وان بروئن سن… جنبش ملی کرد به قلم کریس کوچرا اشاره کرد.یونسی در ترجمۀ این کتاب‌ها تنها به روایت صرف و بازگرداندن نظر نویسندگانش اکتفا نکرده است، بلکه با درک ماهیت مطالعات شرق شناسانه و پسااستعماری در مقدمه‌های مفصلی که بر این کتاب‌ها نوشته، گه‌گاه نقدهایی به نگاه برتری جویانه انسان غربی در روایت‌هایشان از مشرق زمین و تاریخ آن وارد کرده است.در مقدمه‌ای که بر کتاب گشتی در کردستان نوشتۀ شری لیزر نوشته است می‌گوید:…کردها هنوز نتوانسته‌اند دروغ‌های سیاحان سدۀ نوزدهم را از ذهن مردم اروپا و دیگر جاها پاک کنند.قصۀ راهزنی‌های انجام نشده و نامردی‌های پنداری و…. به‌هرحال کردها با دشواری عجیبی دست به گریبانند.

در برخی موارد هم مقدمه‌ای که ابراهیم یونسی بر این کتاب‌ها می‌نویسد درواقع کار نویسنده را تمام و کامل می‌کند.نگاه منتقدانه و آسیب شناسانۀ یونسی در خوانش عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار در تاریخ کردها قابل‌تأمل و تعمق است.یونسی در این مقدمه‌ها هم عوامل درونی را به چالش می‌کشد و هم عوامل بیرونی را.

هرچند کار خلاقانه و داستان‌نویسی ابراهیم یونسی همواره زیر سایۀ ترجمه‌های بی‌نظیرش کمتر به چشم منتقدین آمد، اما باید گفت که ابراهیم یونسی رمان‌نویس منحصربه‌فردی بود. فضا و زبان رمان‌های یونسی شبیه هیچ نویسندۀ دیگری نیست.در رمان‌های یونسی همواره پاسخی به ندای تعهد تاریخی و اجتماعی‌اش دیده می‌شود. تعهد به زادگاه و سرزمین مادری و بازنمایاندن مصائب و گرفتاری‌های آن به زبان داستان از مشخصه‌های اصلی رمان‌های یونسی است. دعا برای آرمن، دادا شیرین،… زمستان بی‌بهار… گورستان غریبانو… آئینۀ تمام نمای روابط اجتماعی رویدادها و پیشینۀ نقطه‌ای از جهان است که خاستگاه و زادگاه یونسی است.

یونسی از آنجاکه زبان مادریش کردی بود در رمان‌هایش از امکانات وسیع زبان کردی نیز بهره‌ها برده است و بر مخزن بزرگ واژگان فارسی، واژه و عبارت و اصطلاح افزوده است.از سویی دیگر زبان داستان‌نویسی یونسی زبانی ویژه است که هویتی مستقل به آن‌ها بخشیده است.شخصیت‌های داستانی یونسی از سر تعمد و ضرورت به قول دکتر رهبر محمودزاده به فارسی لهجه‌داری سخن می‌گویند، اصلاً فارسی لهجه‌دار یونسی در رمان‌هایش ابزاری است برای بیان آنچه تنها با زبان داستان می‌شود گفت.

یونسی تا واپسین سال‌های عمرش هم چنان نوشت و ترجمه کرد و رسالت اجتماعی و فهم ضرورت‌های زمانه همواره همراهش بود.هرچند آلزایمر دکتر یونسی را دچار نیسان کرد اما تاریخ، فرهنگ و ادبیات ایران هرگز او را فراموش نخواهد کرد.

0/5 (0 دیدگاه)