توضیحات

                                                                             کتاب استبداد در ایران

                                                            مروری بر کتاب استبداد درایران

برای درک ضرورت پرداختن هر چه بیشتر به حکومت استبدادی در ایران کافی است به یاد داشته باشیم این حکومت‏ قدمت هزاران ساله‏ ای در کشور ما داشته است. باور به محو سریع و همه جانبه چنین پدیده ‏ای که به طبع میراث بسیار سنگینی دارد چیزی جز خوش
خیالی، ساده لوحی و یا عوام فریبی نیست.
در این کتاب عمدتا به (چگونگی) کارکرد حکومت استبدادی پرداخته شده تا به (چرایی) آن. زیرا (چرایی) آن به‏ تاریخ گذشته ی ایران
مربوط می‏باشد و نه به دوران معاصر. در دوران معاصر دیگر این حکومت به هیچ ضرورت ‏تاریخی اتکا نداشته است. در بررسی چگونگی
حاکمیت و کارکرد این حکومت، برخی شیوه ‏های توجیه آن، بعضی از ابزارهای سلطه ی آن و نیز جنبه‏ هایی از کارکردهای اجتماعی آن
مورد توجه بوده است.
در عین حال پرداختن به استبداد، پرداختن به میراث خود و یعنی پرداختن به (خود) است. زیرا به واسطه ی رابطه ی (خدایگان – بنده) – که حکومت استبدادی به آن متکی است – بنده‏ای باید باشد تا فردی در خدایگانی هویت و امنیت ‏یابد و به رسمیت شناخته شود. پس،
پرداختن به استبداد، پرداختن به (خود) است، به این که ما ایرانیان چه بوده‏ ایم و چه هستیم.”
به گفته قاضی مرادی: “این مقاله هر چند به استبداد به عنوان یک مانع پرسشگری اشاره می کند اما ارتباط مستقیمی با مطالب کتاب
ندارد و بنابراین می توان بدون خواندن آن به خواندن بخش های اصلی کتاب پرداخت و اضافه کردن آن به این مجموعه به این دلیل بوده تا
ضرورت به پرسش گرفتن استبداد در تاریخ و جامعه ایران ـ که این کتاب تلاش کوچکی در انجام آن است ـ با تاکید بیشتری همراه باشد.”

وی در پیش گفتار کتاب بیان می دارد که:

“در بخش های مختلف کتاب، عمدتا به موضوع چگونگی کارکرد استبدادی آنچنان که در ایران بروز یافته، پرداخته شده است. فصل اول شامل بررسی شیوه ی حکومت استبدادی از سوی مدافعین این نوع حکومت یا متفکرینی است که می کوشیده اند با توجیه چنین
حکومتی در عین حال به نوعی در جهت تعدیل آن نیز اقدام کنند. فصل دوم به بررسی چند ابزار مهم حکومت استبدادی و چگونگی عمل
آن نیز اختصاص یافته است. فصل سوم شامل سه بررسی است در حوزه مسائل اجتماعی استبداد و عمدتا در ارتباط میان حکومت
استبدادی و مردم در وضعیتی که این حکومت بر جامعه مستولی می گرداند. در فصل چهارم، استبداد از منظر تاریخ و آن هم فقط به
اتکای مفهوم «عصبیت» سنجیده شده است. این موضوع در بررسی وضعیت بی تعادلی اجتماعی ایران از جمله به دلیل بر انگیختن
حساسیت هر چه بیشتر نسبت به مورد پرسش قرار دادن چنین حکومتی انتخاب شده است.”

0/5 (0 دیدگاه)