کتاب راز هایی درباره زندگی که هر فردی باید بداند

رازهایی درباره‌ی زندگی که هر فردی باید بداند، کتابی که در آن باربارا دی انجلیس پرده از ده راز عمیق و مهم زندگانی برداشته و راه رسیدن به صلح و آرامش درونی و نیز رضایت احساسی و عاطفی را به‌خوبی نشان داده است. (دیپاک چوپرا)

تصور کنید زندگی‌تان چنان بود که هر صبح که از خواب بیدار می‌شدید بسیار خوشحال و هیجان زده بودید و می‌توانستید مطمئن باشید که شب، موقعی که به رختخواب می‌روید می‌توانید با قاطعیت تمام بگویید «امروز روزی فوق‌العاده بود» …

تصور کنید با دانستن اینکه تمام سختی‌هایی که در روابط یا کار یا خانواده‌تان با آن‌ها روبرو هستید مسائلی حل‌شدنی هستند، چقدر احساس تمرکز و آرامش و رهایی می‌کردید…

تصور کنید چه می‌شد اگر می‌دانستید که چگونه می‌توانید هر لحظۀ زندگی‌تان را با خوشحالی و خوشبختی و رضایت و آرامش درونی همراه سازید…

تجاربی که در بالا توصیف کردم، صرفاً رویاهایی دست نیافتنی و احمقانه نیستند. تمامی این رویاها تحقق‌پذیر هستند؛ به طوری که می‌توان کاری کرد به بخشی از واقعیت‌های روزمره زندگی شما تبدیل شوند. توصیف‌های فوق تصویرهایی را نشان می‌دهند که شاید برای خیلی‌ها فقط رؤیا بوده است و تصور می‌کنید که هرگز ممکن نیست جامۀ عمل بپوشند. اما این واقعیت ندارد.

این کتاب دربارۀ آن چیزی است که همۀ ما در زندگی آن را جستجو می‌کنیم. آزادی واقعی و درونی. آن نوع از آزادی و سبکبالی که قدیسان و عارفان همواره در طول تاریخ راجع به آن نوشته‌اند.

فهرست مطالب کتاب راز هایی درباره زندگی که هر فردی باید بداند

مقدمه
ده راز مهم درباره‏ ى زندگى
فصل اول
زندگى از درون به بیرون
چه کسى شور و شعف و خوشحالى واقعى را از شما مى‏ گیرد؟
شما نمى ‏توانید جلوى سیل را بگیرید اما مى‏ توانید جان پناه بسازید
بزرگ‏ترین آرزوى عالم
فصل دوم
رویاى بر باد رفته
سرهم کردن قطعات قلعه
هدف و معناى زندگانى شما چیست؟
چگونه یک‏ یک روزهاى زندگى خود را روزهایى زیبا، عالى، فوق‏ العاده و به یاد ماندنى سازید
چگونه مى ‏توانید از درون روز موفقى داشته باشید؟
خود را از دیدگان خداوند بنگرید
چنانچه رشد و تغییر تا این اندازه خوب و مفید است چرا احساسات بدى در ما تولید مى‏ کند؟
فصل سوم
آیا شما مى‏ ترسید از منطقه ‏ى امن خود خارج شوید؟
چه بخواهید چه نخواهید، تغییر در راه است
هنگامى که تمایل به پریدن داریم اما آمادگى آن را در خودمان احساس نمى‏ کنیم چه کنیم؟
دلیل یک
دلیل دو
دلیل سه
دلیل چهار
قدرت تسلیم شدن و رها کردن
قدرت رها کردن
چگونه مى ‏توان «کهنه» و «قدیمى» را رها کرد تا «نو» و «تازه» را به سمت خود جذب کرد؟
براى لطف پروردگار جا باز کنید
راه را به من نشان بده
این همان لحظه ‏اى است که منتظرش بودید
فصل چهارم
هدیه و موهبت نهفته در مشکلات
مشکلات و موانع شما را به خودتان مى‏ شناسانند
درد و رنج بیدارکننده است
چرا این بلا سر من آمد؟
لابد موهبتى در کار است
بیاموزید موانع و مشکلات زندگى را گرامى بدارید
آنچه را از خداوند طلب کرده بودید بگیرید
گرامیداشت مسایل و مشکلات به این معنا نیست که حتما باید از آن‏ها خوشتان بیاید
هنگامى که خود را با مشکلات و موانعى روبرو مى‏ بینید چه باید بکنید
مشکلات آن هم به تعداد کافى و مطلوب همواره به رهایى مطلوب منجر مى‏شوند
فصل پنجم
افکار شما درک شما را از واقعیت رقم مى‏ زنند
ذهن شما همواره به دنبال مدرک و سند مى ‏گردد تا ثابت کند حق با اوست.
افکار خود را انتخاب کنید
توجه انتخابى
قدرت افکار منفى
افکار خود را نظاره کنید
رژه‏ ى افکار گوناگون را از چشم «شاهد» درونى خود نظاره کنید
چگونه از محکوم کردن افکار و احساساتمان دست برداریم
این افکار افکار چه کسى هستند؟
افکار منفى را کنار بگذارید
آنچه را فکر و ذهنتان دیگر به آن نیازى ندارد رها کنید
فصل ششم
نبرد پنهانى درون خویش را درک کنید
آیا به راستى مارى آنجاست یا این هم یکى از فریبکارى‏ هاى ترس شماست؟
آیا ترس خود را به غلط تعبیر و تفسیر مى‏ کنید؟
ترس یا شهامت؛ انتخاب با شماست
با ترستان صحبت کنید
با ترس ‏هایتان زندگى کنید اما اجازه ندهید آن‏ها به جاى شما زندگى کنند
ترس ‏هایتان را گرسنه نگه دارید اما جرأت و شهامت خود را در خود سیراب سازید
فصل هفتم
همواره من بودم که عشق مى‏ ورزیدم
هیچ‏کس نمى ‏تواند بیش از آنچه خودتان خودتان را دوست دارید به شما عشق بورزد
عشق درون خود را همواره به دیگران نسبت ندهید
به خودتان مجوز بدهید که همواره و در همه حال احساس عشق کنید
براى عشق ورزیدن به دیگران نیازى به اجازه‏ ى آنان ندارید
عشق شما به دیگران کمک مى‏ کند آنان نیز خود را دوست بدارند و به خود عشق بورزند
هرگز چیزى را که ندارید نمى‏توانید به دیگران بدهید
عشق ورزیدن به خود را هرگز به تعویق نیندازید
عشق به خویشتن چیزى است که هرگز کسى نمى‏ تواند آن را از شما برباید
فصل هشتم
عزیزان شما چه کسانى هستند
مهم‏ترین و ضرورى‏ترین درس ‏هاى زندگى را تنها عشق به ما مى ‏آموزد
چرا این آدم ‏ها مدام در خانه ‏ى مرا مى‏ زنند
روابط به عنوان آیینه ‏اى تمام نما از شما
هرگز هدف متعالى عشق را فراموش نکنید
هنگامى که درس لازم را از یک واقعه یا رویداد آموختید دیگر نیازى به آموزگار آن درس نخواهید داشت
از دل شکستن تا التیام بخشیدن
فصل نهم
در قبال آنچه در زندگى ‏تان روى مى‏ دهد خرد ورزانه پاسخ گویید و واکنش‏ هاى غریزى و از سر عادت را کنار بگذارید
تمرکز خود را بازیابید و براساس آن عمل کنید
چگونه آرام و قرار درونى زندگى‏ ام را نجات داد؟
از درون عمل کردن
اسرار زندگى را در یک ‏یک روزهاى زندگى خود به کار بندید
فصل دهم
به آنجا روید که عشق خانه دارد
عشق به زندگانى
معجزه‏ ى عشق