توضیحات

                                                                     کتاب آب سوخته

                                                       معرفی کتاب آب سوخته

کتاب آب سوخته نوشته کارلوس فوئنتس (۲۰۱۲-۱۹۲۸)، نویسنده مکزیکی و یکی از مشهورترین نویسندگان اسپانیایی زبان است. این اثر از فوئنتس چهار داستان را از زبان چهار شخصیت روایت می کند. هر چهار داستان در فضای شهر مکزیکو رخ می دهد، شادی ها، غم ها و مشکلات این شخصیت ها در پس زمینه زندگی در بزرگترین پایتخت دنیا روایت می شود. این چهار نفر شامل پیرمردی است که هنوز به یاد انقلاب مکزیک زندگی می کند و از نسل اول انقلاب شناخت بسیاری دارد، پیرزنی فراموش شده، ساکن محله های قدیمی شهر و رابطه مبهمی که با پسر افلیج همسایه دارد، پیر پسر ثروتمندی که هیچ گاه طعم فقر را نچشیده است و پسری ساکن حاشیه نشین های محروم شهر که سرانجام حوادث روزگار او را به محافظ جلاد خویش بدل می کند در بخشی از رمان «آب سوخته» می خوانیم: «هر روز صبح پدربزرگ فنجان قهوه فوری اش را به شدت هم می زند. قاشق را همان طور در دست می گیرد که سال ها پیش، مادربزرگ مرحومم، دنیا کلوتیلده، فرفره را در دست می گرفت یا مثل خودش، ژنرال بیسنته برگارا، هنگامی که قاچ زین را در مشت می فشرد، همان زین که امروز از دیوار اتاق خوابش آویزان است. بعد درپوش بطری تکیلا را برمی دارد و بطری را خم می کند تا نصف فنجان پر شود. تکیلا و نسکافه را هم نمی زند، اجازه می دهد الکل سفید خود بخود در قهوه حل شود. به بطری تکیلا نگاه می کند و شاید فکر می کند که چه قرمز بود خون ریخته شده، و چه ناب بود مشروبی که خون را برای نبردهای بزرگ به جوش می آورد و شعله ور می ساخت: چیوائوا و تورّئون، سلایا و پاسو د گابیلانس، هنگامی که مردان مرد بودند و تشخیص سرخوشی مستی و دلاوری صحنه نبرد میسر نبود، بله جناب، چه جای ترس بود وقتی لذت، مبارزه بود و مبارزه، لذت؟».

0/5 (0 دیدگاه)